از شما امّتى كه بخير دعوت ميكنند و بمعروف و كارهاى پسنديده (اعم از
واجب و مستحب) امر و از معصيت نهى ميكنند. شايد «من» در
«منكم» براى بيان باشد نه تبعيض.
نكس:وارونه
كردن. «نَكَسَهُنَكْساً: قلّبه على رأسه و جعل أسفله اعلاه»
يعنى آنرا وارونه كرد. نكس الولد آنست كه در حين تولد پايش پيش از سرش بيرون آيد. «نكسرأس» پائين انداختن سر است از ذلت
يا شرم.وَ
لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَناكِسُوارُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْسجده: 12.
ايكاش به بينى گناهكارانرا كه نزد پروردگارشان سر بزير انداختگانند.
ثُمَنُكِسُواعَلى رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَانبياء: 65.
آيه در باره جواب اهل بابل است بابراهيم عليه السّلام پس از شكستن
بتها.
«نُكِسُواعَلى رُؤُسِهِمْ»كنايه است از گذاشتن باطل بجاى حق
گوئى از شنيدن جواب آنحضرت حق در قلوبشان بالاى باطل قرار گرفت و با وارونه شدن
آنها، باطل بالا آمد و حق در پائين ماند. يعنى: سپس باطل را بجاى حق گرفته و گفتند:
ميدانى كه اينها سخن نميگويند (پس اينكه ميگوئى: از خودشان بپرسيد
معلوم ميشود تو اين كار كردهاى).
وَ مَنْ نُعَمِّرْهُنُنَكِّسْهُفِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَيس: 68. تنكيس نيز بمعنى وارونه
كردن است. تنكيس در خلقت آنست كه شخص كاملا پير و از كار افتاده باشد گوئى همه
چيزش وارونه شده است نظيروَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا
يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاًنحل: 70.
معنى آيه: هر كه را عمر دراز دهيم خلقت او را وارونه ميكنيم. آيه
دليل آنست كه انسان را در اينگونه كارها از خود اختيارى نيست و گر نه بآنحال در
نميامد.
نكص:نكص
اگر با «عن» باشد بمعنى امتناع و خوددارى است «نكصعن الامر» يعنى خوددارى كرد و اگر
با «على» باشد بمعنى رجوع است