را كشتند، بنى عباس پانصد سال اولاد فاطمه را كشتند، زير ديوارها
گذاشتند، قتل عام كردند، با وجود همه اينها از يك محقّق و دانشمند عاليمقام شنيدم
كه در قرن هشتم سادات و فرزندان زهرا را سرشمارى كردند به بيست هزار رسيدند و در
زمان سلطان سليم عثمانى شماره آنها به نوزده ميليون رسيد آيا اين معجزه نيستإِنَّا أَعْطَيْناكَالْكَوْثَرَ.
6. راغب
كدح را سعى توأم با رنج گفته است در نهج البلاغه خطبه 127 فرموده:
«وَرُبَكَادِحٍخَاسِرٌ».
اى بسا رنجبر كه زيانكار است منظور كسى است كه فقط براى دنيا تلاش
ميكند.
ضمير «فَمُلاقِيهِ»راجع است
به «رَبِّكَ»گفتهاند
تعدّى با «الى» ميفهماند كه معناى سير به كدح
تضمين شده يعنى اى انسان تو توأم با تلاش و رنج بسوى پروردگارت روانى و او را
ملاقات خواهى كرد پس از آن آمده «فَأَمَّامَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ ...»پس انسان اعمّ از نيكوكار و بدكار با يك زندگى پر تلاش و رنج بسوى
خدايش روان است و عاقبت براحتى يا عذاب خواهد رسيد. اين كلمه دو بار بيشتر در قرآن
نيامده است.
كدر:كدر و كدارت بمعنى تيرگى استإِذَا الشَّمْسُ
كُوِّرَتْ. وَ إِذَا النُّجُومُانْكَدَرَتْتكوير: 1 و 2. آنگاه كه آفتاب پيچيده و خاموش شود و آنگاه كه نجوم
تيره گردند اگر مراد از نجوم سيّارات منظومه شمسى باشد پيداست كه با خاموشى خورشيد
تيره و ظلمانى و بىنور خواهند شد و اگر منظور ستارگان ديگر باشد آنها هم سرنوشتى
مثل خورشيد دارند كه بتدريج سوختشان تمام شده و منكدر خواهند گرديد.
ممكن است مراد از انكدار تناثر و پراكندگى باشد در لغت آمده: