لازم و متعدى هر دو آمده است.قالُوا يا نُوحُ قَدْ
جادَلْتَنافَأَكْثَرْتَجِدالَناهود: 32. گفتند: اى نوح با ما
مجادله كردى و جدال را بسيار نمودى و مثلالَّذِينَ طَغَوْا فِي
الْبِلادِفَأَكْثَرُوافِيهَا الْفَسادَفجر: 12. در قرآن مجيد لازم نيامده
است.
استكثار: گويند: «اسْتَكْثَرَمِنَ الشَّىْءِ» يعنى آنكار را بسيار كردوَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ
الْغَيْبَلَاسْتَكْثَرْتُمِنَ الْخَيْرِاعراف: 188. اگر غيب ميدانستم خير
را درباره خويش بسيار ميجستم صحاح استكثار را اكثار گفته است.
وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ. وَ لا تَمْنُنْتَسْتَكْثِرُ. وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْمدثر: 5- 7. در «رجز» احتمال داديم كه مراد از رجز تزلزل و اضطراب است معنى آيات چنين است
از تزلزل در كارت يا از عذاب يعنى معصيت دورى كن. منّت نگذار در حاليكه كارت و
عملت را زياد بحساب آورى و براى پروردگارت و در راه او استقامت داشته باش و نيز در
معنى آيه گفتهاند: چون چيزى بكسى دادى منت مگذار و آنرا زياد نبين.
تكاثر: بين الاثنين است طبرسى ذيلأَلْهاكُمُالتَّكاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ
الْمَقابِرَتكاثر:
1 و 2. فرموده: تكاثر افتخار بكثرت مناقب است «تكاثرالقوم» يعنى: قوم مناقب خويش را بر شمردند.
راغب گفته: مكاثر و تكاثر، معارضه و رقابت در كثرت مال و عزّت است،
ظاهرا در آيه قول راغب مراد است و تكاثر آنست كه اين ميخواهد مال و اعتبار خويش را
زياد كند آن نيز برقابت اين، چنان ميخواهد يعنى رقابت در كثرت و