از ميان اين چهار آيه، ظهور آيه سوم در قوّه حافظه است يعنى: اين
نيروى مرموز حافظه كه تمام كارها و گفتارها و تمام آنچه انسان مىبيند و ميشنود در
خود ضبط و حفظ ميكند و انسان پس از گذشت دهها سال بآن رجوع كرده و گذشتهها را
بياد مياورد و بيان ميكند، اين حافظه روز قيامت در اختيار انسان گذاشته خواهد شد
كه با خواندن آن كتاب مرموز و آن نوار ضبط بس حسّاس و غير قابل انكار، درباره خويش
قضاوت كند.
اين كتاب در وجود انسان است «وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِكِتاباً». اين كتاب
همان ضبط و عكس اعمال آدمى است كه از وى جدا نيستند زيرا «وَكُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ»و آدمى با خواندن آن خودش حسابگر
خويش است «كَفىبِنَفْسِكَ الْيَوْمَ
عَلَيْكَ حَسِيباً».
از آيه چهارم روشن ميشود كه بشر گذشته از نامه عمل شخصى يك نامه عمل
عمومى هم دارد كه فرموده: «كُلُّأُمَّةٍ تُدْعى إِلىكِتابِهَا»معلوم ميشود براى هر امّت نيز كتابى است.
على هذا قطع نظر از اعمال شخصى هر امّت مسئوليتهاى بخصوصى دارند كه
نسبت بآنها پاى همه در ميان است و روى آن مسئوليتها كتاب بخصوصى متشكل ميشود و
شايد مراد از آن كارها و بدعتهائى باشد كه از يكنفر ساخته نيست بلكه عدهاى دست
بدست هم داده آنها را بوجود مياورند.
ايضا در آياتفَمَنْ أُوتِيَكِتابَهُبِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَكِتابَهُمْاسراء:
71. همچنين
حاقّه: 19 و 25، انشقاق:
7 و
10. مراد كتاب اعمال است.
در رساله معاد از نظر قرآن و علم ص 96 تا 109. توضيح داده شده كه
آيات درباره ثبت و ضبط اعمال سه دستهاند: اول آياتيكه دلالت بر شمارش و ضبط اعمال
دارند، دوم آياتيكه بمجسّم شدن و در يك جا جمع گرديدن اعمال دلالت دارند و سوّم
آياتيكه دلالت بر شهادت اعضاء دارند.