مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظِيمٌنور: 11. بعضى «كبر» را در آيه بضمّ كاف خواندهاند مراد از آن معظم شىء است. ضمير «كبره» راجع بافك واقع در صدر آيه است، گويند مراد از «وَالَّذِي تَوَلَّى»عبد اللّه بن ابىّ است كه در اشاعه افك پا فشارى ميكرد.
تكبّر: نيز بهمان معنى است و شايد تكلّف در آن منظور باشد يعنى بزور
خودش را كبير ميداند بدترين تكبّر آنست كه در برابر امر خدا تكبّر و از قبول آن امتناع
كندفَاهْبِطْ
مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْتَتَكَبَّرَفِيها ...
اعراف: 13.
استكبار آنست كه اظهار بزرگى و تكبّر كند با آنكه اهلش نيستأَبى وَاسْتَكْبَرَوَ كانَ مِنَ
الْكافِرِينَبقره: 34. و آيات قرآن همه در اين زمينه است.
متكبر:از اسماء حسنى استالسَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُالْمُتَكَبِّرُحشر: 23. و آن بمعنى صاحب كبرياء و
صاحب عظمت است چنانكه زمخشرى گفته: «البليغالكبرياء و العظمة» در اقرب الموارد ميگويد:
«تكبّرالرّجل: كان ذا كبرياء» در الميزان
آمده: متكبّر آنست كه متلبّس بكبرياء و در آن ظاهر باشد. اين صفت در خداوند صادق
است زيرا كبرياء و عظمت حقيقى از آن اوست.
كُبّار: (بضمّ كاف) مبالغه كبير استوَ مَكَرُوا مَكْراًكُبَّاراًنوح: