responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 33

مراد از اقلام تيرهاى قرعه است اقرب الموارد علّت اين تسميه را تراشيده شدن تير ذكر ميكند يعنى تو در نزد آنها نبودى آندم كه تيرهاى خويش را بهم ميزدند تا كدام يك مريم را كفالت نمايد.

قلى: بغض شديد. «قَلَاهُ‌ يَقْلِيهِ‌ و يَقْلُوهُ‌: ابغضه و كرهه غاية الكراهة» اقرب قيد ترك كردن را نيز افزوده‌ ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى‌ ضحى:

3. پروردگارت تو را ترك نكرده و دشمن نداشته ظهور آيه در مطلق بغض است نه بغض شديد در مجمع از ابن عباس نقل شده مدت پانزده روز از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وحى قطع گرديد مشركان گفتند: پروردگار محمد او را ترك كرده و دشمن داشته است اگر كارش از جانب خدا بود وحى قطع نميشد سوره ضحى در اين باره نازل شد. اقوال ديگرى نيز نقل شده است.

دقت در آيات سوره ميرساند:

چيزى در ميان بوده كه احتمال ميرفت خدا آنحضرت را ترك كرده است. در صافى نقل شده: جبرئيل پس از آوردن اقرء باسم تأخير كرد خديجه بآنحضرت گفت شايد پروردگارت ترا ترك كرده كه وحى نميفرستد لذا اين سوره نازل شد. (و اللّه اعلم).

قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ‌ الْقالِينَ‌ شعراء:

168. گفت من باين عمل شما از دشمنانم.

قمح: بلند كردن سر «قمح البعير:

رفع رأسه» إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ‌ مُقْمَحُونَ‌ يس: 8. مقمح بمعنى سر بالا گرفته شده است اگر بگردن كسى زنجير پيچند تا بچانه‌اش برسد سرش قهرا بلند ميشود و قدرت پائين آوردن آنرا ندارد معنى آيه در «ذقن» گذشت. اين كلمه فقط يكبار در قرآن مجيد يافته است.

قمر: ماه. وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رعد: 2. اين كلمه 27 بار در قرآن مجيد بكار رفته و مراد از همه قمر معلوم است نه اقمار كرات ديگر آنچه قرآن درباره قمر فرموده‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست