يَشاءُ وَ يَقْدِرُ ...شورى: 12. در اقرب الموارد گويد: مقلاد بمعنى كليد و خزانه ... جمع
آن مقاليد است در مجمع واحد آنرا مقليد و مقلاد و معنى آنرا مفتاح و خزانه نقل
كرده است ولى در كشّاف و جوامع الجامع آنرا كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود
مفرد ندارد و كشاف بقولى مفرد آنرا مقليد نقل ميكند.
پس مقاليد در آيه بمعنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و
زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده بقرينهوَ لِلَّهِ خَزائِنُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِمنافقون: 7. ترجيح ميدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع بآن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده
قلع:كندن.وَ قِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُأَقْلِعِيهود: 44.
اقلاع بمعنى امساك است يعنى گفته شد اى زمين آبت را فرو بر و اى
آسمان باز گير. اين كلمه يكبار بيشتر در قرآن نيامده است.
قليل:كم، مقابل زياد و كنايه از بىمقدار مقابل عزيز. مثلوَقَلِيلٌمِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُسباء: 13.ثُلَّةٌ مِنَ
الْأَوَّلِينَ. وَقَلِيلٌمِنَ الْآخِرِينَواقعة:
13 و
14. كه بمعنى كم است و مثلقُلْ مَتاعُ الدُّنْياقَلِيلٌوَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقىنساء: 77. بگو متاع دنيا در مقابل
آخرت حقير و ناچيز است.
57. اقلال
بمعنى حمل و برداشتن است، در مجمع فرموده: اقلال برداشتن چيزى است كه نسبت بقدرت
حامل قليل و كم ميشود. يعنى او كسى است كه بادها را پيش از باران مژده