سمع از هر طرف رانده ميشوند و در اينصورت بايد گفت: ملائكه در
آسمانها اجتماعى دارند كه شياطين در صورت ورود بآن انجمن از اخبار غيبى و از حوادث
آينده مطّلع ميشوند لذا از استماع جريان آن ممنوعند.
بنظر بعضى: مراد از ملاء اعلى مخلوقاتى است كه در كرات آسمانىاند و
شياطين سعى ميكردند بآنمكانها نزديك شوند و اسرار بيشترى بدست آورند در «سماء» مشروحا گفتهايم كه در آسمانها مخلوقات زنده وجود دارند و هم اكنون
اصوات آنها را بصورت امواج بىسيم ميگيرند.
2-قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ. أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ. ما كانَ
لِي مِنْ عِلْمٍبِالْمَلَإِالْأَعْلى إِذْ يَخْتَصِمُونَ. إِنْ يُوحى إِلَيَّ إِلَّا
أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌص: 67- 70. ظاهرا مراد از ملاء اعلى ملائكه و مراد از اختصام آنها
همان است كه در جواب «إِنِّيجاعِلٌ فِي الْأَرْضِ
خَلِيفَةً»گفتندأَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ
يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ (و اللّه اعلم) و يا اختصاصى است كه ميان خويش داشتند.
ملح:هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذامِلْحٌأُجاجٌفرقان: 53. ملوحة و ملاحة بمعنى
شورى است و ملح بمعنى شور و نمك است يعنى: اين شراب گوارا و اين شور و تلخ است
ايضاهذا
عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌفاطر: 12. اين لفظ فقط دو بار در
كلام اللّه آمده است.
مَلق:
(بر وزن فلس) فقر. اصل آن بمعنى نرمى است كه فقر انسان را نرم و ذليل
ميكند. املاق نيز بمعنى فقر و بىچيزى استوَ لا تَقْتُلُوا
أَوْلادَكُمْ مِنْإِمْلاقٍنَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْانعام:
151. همينطور
است آيه 31. از سوره اسراء. يعنى: فرزندان خويش را از ترس فقر و گرسنگى نكشيد شما
و آنها را ما روزى ميدهيم.
هر دو آيه صريحاند در اينكه عرب از ترس فقر و گرسنگى فرزندان خويش
را ميكشتند، در آيه ديگرى آمدهوَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ