responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 242

در نورانيّت خويش مى‌ماند شب از روز و روز از شب تميز داده نميشد ...

يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ‌ رعد: 39. راجع باين آيه در «أمّ» سخن گفته‌ايم.

وَ يَمْحُ‌ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ‌ شورى: 24. محو باطل بى‌اثر شدن آنست چنانكه احقاق حق ثابت كردن آن و در جاى خويش قرار دادن است- اين لفظ سه بار بيشتر در قرآن نيامده است.

مخر: شكافتن. جريان. در مجمع آمده: مخر شكافتن آب است از چپ و راست. ايضا مخر صداى باد طوفانى است. در قاموس گفته: «مخرت السّفينة مخرا و مخورا: جرت» وَ تَرَى الْفُلْكَ‌ مَواخِرَ فِيهِ‌ نحل: 14.

كشتى‌ها را در دريا مى‌بينى كه شكافنده آب و جارى شونده‌اند وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ‌ مَواخِرَ فاطر: 12. اين كلمه فقط دو بار در قرآن يافته است.

مخض‌: مخاض درد زائيدن را گويند. فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ‌ إِلى‌ جِذْعِ النَّخْلَةِ مريم: 23. درد زائيدن او را بسوى تنه درخت خرما كشانيد. اين لفظ يكبار بيشتر در قرآن يافته نيست.

مدّ: زيادت. طبرسى ذيل آيه‌ وَ يَمُدُّهُمْ‌ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ‌ بقره:

15. فرموده: مدّ در اصل بمعنى زيادت است، جذب و كشيدن را مدّ گويند كه كشيدن چيزى سبب زيادت طول آن است. ولى راغب معناى آنرا كشيدن ميداند و گويد: «اصل المدّ: الجرّ» و مدّت را از آن مدّت گويند كه وقت ممتدّ است. در اقرب الموارد آمده: سيل را از آن مدّ گويند كه زيادت آب است.

بنظر ميايد كه قول مجمع البيان اصحّ باشد و اينكه گسترش دادن زمين را مدّ الارض گوئيم كه گسترش يكنوع زيادت است همچنين مهلت دادن، مال دادن و غيره.

وَ هُوَ الَّذِي‌ مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً رعد: 3. مراد از مدّ الارض ظاهرا گسترش و وسعت خشكى آن است اگر در نظر بگيريم كه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست