يُوسُفَ عِنْدَمَتاعِنايوسف: 17. مراد نان و آب و نظير آن است و در آيهوَ لَمَّا فَتَحُوامَتاعَهُمْوَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ
رُدَّتْ إِلَيْهِمْيوسف: 65. مال التجارة منظور ميباشد. و در آيهقُلْمَتاعُالدُّنْيا قَلِيلٌنساء: 77. ممكن است مصدر يا اسم
باشد و در هر دو صورت اعمّ است.
از راغب نقل شد كه متاع انتفاع ممتدّ الوقت است. اقرب الموارد از
كليّات ابو البقاء نقل ميكند: متاع و متعه چيزى است كه از آن انتفاع قليل و غير
باقى برده شود. در قاموس و مجمع و اقرب ظاهرا قيد امتداد و قلّت نيست ولى بنظرم
قول راغب اصحّ باشد كه اصل معنى در آن ملحوظ است.
اسْتِمْتاع: بمعنى انتفاع استرَبَّنَااسْتَمْتَعَبَعْضُنا بِبَعْضٍانعام:
128. پروردگارا
بعضى از ما از بعضى بهره برد. در اينجا لازم است دو مطلب را بمناسبت دو آيه بررسى
كنيم:
متعه زنان را از آن متعه گويند كه آن مورد انتفاع است تا مدت معلومى،
بخلاف نكاح دائمى كه مدّت معلوم ندارد چنانكه ابن اثير در نهايه ذيل لغت متاع چنين
گفته است:
در صدر آيه فوق و نيز در آيه ما قبل زنان حرام النكاح را شمرده و
آنگاه فرموده:وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا
بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَيعنى: غير از زنان ذكر شده ديگران
بر شما حلالاند كه با اموال خود و مهريه آنها را بعقد ازدواج خود در آوريد بشرط
آنكه با اينكار عفت و مصونيت بخواهيد نه اينكه