تِلْقاء: جهت و طرفيكه در مقابل است و ظرف مكان بكار ميرود «جلستلقاء فلان» يعنى مقابل او نشستوَ إِذا صُرِفَتْ
أَبْصارُهُمْتِلْقاءَأَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ
الظَّالِمِينَاعراف: 47. و چون چشمشان بطرف اهل آتش برگشت گويند خدايا ما را با
ستمگران قرين مگردان.
وَ لَمَّا تَوَجَّهَتِلْقاءَمَدْيَنَ قالَ ...
قصص: 22. چون بطرف مدين رو كرد گفت ...قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ
أُبَدِّلَهُ مِنْتِلْقاءِنَفْسِييونس: 15. بگو نيست بر من كه قرآن را از جهت داعى نفس خويش عوض كنم
گويند «ذلكمن تلقاء نفسه» يعنى اين از طرف
داعى نفس خويش است.
15. روز
قيامت را از آن يوم التّلاق گفتهاند كه در آن اهل آسمان و زمين، خدا و خلق، اولين
و آخرين، ظالم و مظلوم، انسان و عملش، يكديگر را ملاقات كنند. براى هر يك از اين
وجوه قائلى است.
الميزان وجه دوم را تأييد ميكند بقرينهإِنَّهُمْمُلاقُوارَبِّهِمْهود:
29. و
آيات ديگر. طبرسى بعيد نميداند كه تمام وجوه مراد باشند، اختيار الميزان مقبولتر
است كه از اينگونه آياتوَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْمُلاقُوهُبقره: 223 در قرآن زياد است.