responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 203

وَ لا يُلَقَّاها إِلَّا الصَّابِرُونَ‌ قصص: 80. تفهيم نميشوند آنرا مگر صابران ياد داده نميشوند آن را مگر خويشتن داران. يُلَقَّوْنَ‌ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً فرقان: 75. روبرو ميشوند در آن با تحيّت و سلام.

الْقاء: انداختن هر چيز است به محليكه مى‌بينى آنگاه در عرف بهر انداختن اسم شده است (راغب).

فَأَلْقى‌ عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ‌ اعراف: 107. فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ‌ عَلى‌ وَجْهِهِ‌ يوسف: 96. كه در هر دو مطلق انداختن است و در وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ مائده: 64. القاء معنوى مراد است.

تَلَقّى: بمعنى تفهّم و اخذ است «تلقّيت منه» يعنى از او اخذ و قبول كردم (مجمع) در اقرب الموارد آمده «تلقّى الشّى‌ء: تلقّنه» يعنى آن را فهميد فَتَلَقَّى‌ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ‌ بقره: 37. آدم از پروردگارش كلماتى اخذ كرد و خدا بآدم توبه نمود. إِذْ تَلَقَّوْنَهُ‌ بِأَلْسِنَتِكُمْ‌ نور: 15. آنگاه كه افك را بزبان اخذ ميكرديد و زبان بزبان ميگردانديد.

إِذْ يَتَلَقَّى‌ الْمُتَلَقِّيانِ‌ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ق: 17. آنگاه كه دو اخذ كننده و فهمنده اخذ ميكنند اعمال را كه در راست و چپ انسان نشسته‌اند ظاهرا مراد از قعيد پيوسته بودن آنهاست بموجب روايات يكى نويسنده اعمال نيك و ديگرى نويسنده اعمال بد است.

وَ تَتَلَقَّاهُمُ‌ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ‌ انبياء: 103. مى‌پذيرند آنها را ملائكه و گويند: اين روز شماست كه وعده داده ميشديد.

الْتِقاء: ملاقات دو شى‌ء است همديگر را مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ‌ يَلْتَقِيانِ‌ رحمن: 19. قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ‌ الْتَقَتا آل عمران: 13.

لِقاءُ اللّه: گفته‌اند لقاء اللّه بمعنى‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست