responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 181

محفوظتر ميكند و آن لباس معنوى است.

فَأَذاقَهَا اللَّهُ‌ لِباسَ‌ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ‌ نحل:

112. نسبت لباس بخوف و جوع ظاهرا از آنجهت است كه خوف و گرسنگى بهمه آنشهر گسترش يافته و همه را فرا گرفته بود مثل لباس كه تمام بدن را مى‌پوشاند در مفردات گفته: گويند «تدرّع فلان الفقر و لبس الخوف» فلانى زره فقر و لباس ترس را بتن كرد.

بعضى گويد علّت آمدن لباس در آيه آنست كه خوف و جوع در آنها آشكار شد مثل آشكار بودن لباس در بدن.

اذاقه چنانكه گفته‌اند دلالت بر قلّت دارد پس لباس دلالت بر احاطه و اذاقه دلالت بر كمى دارد يعنى: گرسنگى و ترس را بهمه رسانيد ولى كم، تا پند گيرند. طبرسى ذوق را استعاره از امتحان دانسته است.

وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ‌ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً فرقان: 47. چون ظلمت شب همه را مثل لباس فرا ميگيرد لذا بآن لباس اطلاق شده و اللّه العالم.

لبن: شير: نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‌ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِينَ‌ نحل: 66. از آنچه در شكمهاى چهار پايان است. از ميان گياه جويده و خون بشما شير خالص و گوارا مياشاميم. (اوّل از ميان گياه جويده سپس از ميان خون).

فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ‌ لَبَنٍ‌ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ‌ محمد: 15. در بهشت نهرهائى است از آب تغيير ناپذير و نهرهائى است از شيريكه طعم آن متغير نشده. روشن است كه آب و شير بهشتى پيوسته در يكحال است. اللهمّ ارزقنا. اين لفظ دو بار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است.

لجأ: پناه بردن. «لجأ الى الحصن: لاذ به» ملجاء بمعنى پناهگاه است‌ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ‌ توبه: 118. و دانستند از خدا جز بسوى او پناهگاهى نيست. ايضا توبه 57. شورى 47. اين كلمه فقط سه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست