35. روزى
آن زر و سيم در آتش جهنّم سرخ كرده شوند و با آن پيشانيها و پهلوها و پشتهايشان
داغ كرده شوند آيه درباره گنج كنندگان است كه در «كنز» گذشت
نعوذ باللّه منها. اين كلمه تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است.
كى:كى در كلام عرب سه جور است اوّل مخفّف كيف، دوّم تعليل، سوم بمعنى ان
مصدريه. اوّلى در قرآن يافته نيستوَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي.كَيْنُسَبِّحَكَ كَثِيراً ...فَرَجَعْناكَ
إِلى أُمِّكَكَيْتَقَرَّ عَيْنُهاطه: 32 و 33 و 40 آن در هر دو آيه بمعنى تعليل است و ان مصدريّه در
آن مضمر است و در تقدير «كىأن نسبّحك- كى أن تقر» است.
«كى» در آيه بمعنى أن مصدريّه است يعنى
بعضى از شما بعمر ارذل برگشته شود تا چيزى نداند پس از آنكه دانا بود. راغب درباره
اين كلمه جملهاى كوتاه و جامعى دارد و آن اينكه: كى علّت فعل شىء وكيلا علّت
انتفاء آنست «كىعلّة لفعل الشّىء و كيلا علّة
لانتفائه».
كيد:حيله. تدبير. راغب ميگويد:
كيد نوعى حيله است گاهى مذموم و گاهى ممدوح باشد هر چند در مذموم
بيشتر است همينطور است استدراج و مكر كه گاهى ممدوح باشند.
نگارنده گويد: بهتر است آنرا در صورت ممدوح بودن تدبير معنى