مردمان را كه ظالم بودند هلاك كرديم قصم در آيه بمعنى هلاك است «قصم» بر وزن صرد مرديست كه حريف را ميشكند و مغلوب ميكند در نهج البلاغه
خطبه 149 درباره فتنه فرموده
«مَنْاشْرَفَ لَهَاقَصَمَتْهُ».
هر كه بآن مشرف شود خوردش ميكند، اين كلمه يكبار بيشتر در قرآن
نيامده است.
فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناًقَصِيًّامريم: 22. مريم بعيسى حامله شد و
وى را بمكان دورى برد و از اهلش در مكانى دور گوشه گرفت.
وَ جاءَ مِنْأَقْصَاالْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعىيس: 20. از انتها و دورترين قسمت
شهر مردى شتابان آمد.
سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ
الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِالْأَقْصَى ...اسراء: 1. مراد از مسجد اقصى
كليساى شهر اورشليم است كه بعد از اسلام مبدّل بمسجد شد علت تسميه آن باقصى در «سرى» گذشت.
إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِالْقُصْوىانفال: 42. آنگاه كه شما در
نزديكترين كناره بمدينه بوديد و مشركين در دورترين كناره بودند، آيه موضع مسلمين و
مشركين را در جنگ «بدر» بيان ميكند.
قضب:فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا. وَ عِنَباً وَقَضْباًعبس: 27 و 28. ظاهرا مراد از قضب
تره خوردنى است و بواسطه پشت سر هم چيده شدن قضب گفته شده زيرا قضب در اصل بمعنى
قطع است «قضبهقضبا: قطعه» آنرا علف نيز گفتهاند
ولى در «ابّ» گذشت كه تره خوردنى است و از اينكه
آنرا رطبه و «قت» گفتهاند بايد تره خوردنى در آيه
مراد باشد.
قض:منهدم كردن. «قَضَالْحائِطَ:
هَدَمَهُ هَدْماً عَنيفاً» خراب شدن و افتادن ديوار را «انقضالحائط» گويند.