كلائة بمعنى حفظ و نگهدارى است «كلاهاللّه: حفظه و حرسه» يعنى: بگو كه شما را در شب و روز از خدا حفظ
ميكند اگر بخواهد عذابتان كند؟ اين كلمه يكبار بيشتر در كلام خدا نيامده است.
اعراف: 176. حكايت او مثل حكايت سگ است كه اگر بآن حمله كنى زبانش را
بيرون ميكند و اگر با آن كار نداشته باشى باز زبانش را بيرون ميكند اين جريان
انشاء اللّه در «لهث» بازگو خواهد شد.
مُكَلِّب (بصيغه فاعل) كسى است كه بسگ تعليم شكار ميدهد «كلّبالكلب: علّمه الصّيد»أُحِلَّ لَكُمُ
الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِمُكَلِّبِينَتُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا
عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ
اللَّهِ عَلَيْهِمائده: 4. پاكيزهها بشما حلال شده و آنچه از سگهاى شكارى تعليم
دادهايد كه تعليم دهنده آنها يا صاحبان شكار با سگها هستيد آنچه از شكار براى شما
نگه داشتهاند بخوريد و نام خدا را بر آنها بخوانيد رجوع كنيد به «جرح».
وَكَلْبُهُمْباسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِكلمه كلبهم كه راجع بسگ اصحاب كهف
است چهار بار در سوره كهف:
18 و
22. آمده است و نشان ميدهد كه در داستان آنها مورد اعتنا است اگر چيزى در اين باره
بدست آيد در «كهف» انشاء اللّه خواهيم آورد. لابد سگ
نيز در آنمدت با آنها بوده است.
كلح:در صحاح گويد: كلوح آشكار شدن دندانها در عبوسى است در اقرب الموارد
گفته: بقولى كلوح در اصل ظاهر شدن دندانهاست در وقت عبوسى (مانند سرهاى بريان