ترك مأمور به پنجم كفر برائت. چنانكه قوم ابراهيم عليه السّلام
بكفّار گفتند:كَفَرْنابِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ
أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُممتحنه: 4. كه مراد از كفر برائت و
بيزارى است. (خلاصه روايت).
كفر و برائت
كفر گاهى بمعنى برائت و بيزارى آيد مثلثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِيَكْفُرُبَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ
يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاًعنكبوت:
25. طبرسى
و راغب آنرا در آيه بمعنى برائت گفتهاند يعنى روز قيامت بعضى از شما از بعضى
برائت جويد و بعضى بعضى را لعن كند. ايضا آيهكَفَرْنابِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا
وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ ...
ممتحنه: 4. از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده كه كفر بمعنى برائت
است.
وَ مَنْيَكْفُرْبِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُمائده: 5. هر كس از ايمان بيزارى
جويد يا آنرا انكار كند عملش پوچ شده است.
إِنِّيكَفَرْتُبِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُابراهيم: 22. من از آنچه مرا در آن
شريك قرار داديد بيزارم اين سخن شيطان است باهل عذاب در روز قيامت، ظاهرا تمام آياتيكه
در باره كفر خدايان دروغين نسبت به پيروانشان در روز قيامت آمده، همه بمعنى بيزارى
است.
كف:دست. باز داشتن. راغب ميگويد: كف بمعنى دست است ...
«كففته» يعنى: از دست او زدم و نيز او را
با دست خود منع كردم. و آن در عرف بمعنى دفع است خواه با دست باشد يا نه، حتى
بآنكه نابينا شده گويند: مكفوف، در مجمع آمده:
كفّ در اصل بمعنى منع است مكفوف بمعنى ممنوع البصر ميباشد.
لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَباسِطِكَفَّيْهِإِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ
فاهُرعد:
14.
خدايان دروغين بآنها جواب نميدهند مگر مانند كسيكه دو دستش را بطرف
آب باز كرده تا آب بدهان او برسد (و نخواهد رسيد) در اين آيه و آيه 42 كهف، كفّ
بمعنى دست است.