فريبكاران استفَلاتَغُرَّنَّكُمُالْحَياةُ الدُّنْيا
وَ لايَغُرَّنَّكُمْبِاللَّهِالْغَرُورُلقمان: 33. زندگى دنيا شما را
فريب ندهد و شيطان شما را بخدا جرى نكند.
در اقرب الموارد گويد: «ماغَرَّكَبِفُلانٍ» يعنى چطور بر او جرئت كردى؟ غرور بفتح اول سه بار در قرآن
آمده و مراد از آن شيطان يا هر فريبنده استوَ لايَغُرَّنَّكُمْبِاللَّهِالْغَرُورُفاطر: 5.وَغَرَّكُمْبِاللَّهِالْغَرُورُحديد: 14. على هذا بهتر استغَرَّكُمْرا در اين آيات بمناسبت «باء» جرئت معنى كنيم و نيز در آيه
زير:
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ماغَرَّكَبِرَبِّكَ
الْكَرِيمِانفطار: 6. بنا بر آنكه از اقرب الموارد نقل شدغَرَّكَدر معنى لازم بكار رفته كه
جرئت باشد زيرا لازمه فريفته شدن جرئت بخداست يعنى اى انسان چه چيز تو را بر عصيان
پروردگار كريمت جرى كرد؟
آمدن لفظ «ربك»
و «الكريم»
براى اتمام حجّت است يعنى نميبايست بآنكه پرورش دهنده تو و تواناست
مخالفت كنى. اينكه گفتهاند: آمدن «الْكَرِيمِ»تلقين جواب از جانب خداست يعنى كرمت مرا مغرور كرد ظاهرا مطلب صحيحى
نيست.
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُالْغُرُورِآل عمران: 185. در اينگونه
آيات ممكن است غرور بضم اول مصدر از براى مفعول باشد يعنى:
زندگى دنيا جز متاع فريفته شدن نيست يا از براى فاعل يعنى: متاع
فريبنده همچنين درإِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِيغُرُورٍملك: 20. نيستند كفّار مگر در
فريفته شدن.
غَرْف: (بر وزن فلس) اخذ كردن.
«غَرَفَالْمَاءَ بِيَدِهِ: أَخَذَهُ: بِهَا» در مفردات آمده: غرف برداشتن و
اخذ شىء است و غُرفه بضم اول بمعنى برداشته شده است.