در نهايه گفته: مغدق بفتح دال بارانى است كه قطرات آن درشت باشد يعنى
اگر در طريقه حق مستقيم بودند هر آينه از آب كثير آبشان ميداديم.
و چون ما بعد آيهلِنَفْتِنَهُمْ
فِيهِاست بعيد نيست كه مراد ازلَأَسْقَيْناهُمْ
ماءًغَدَقاًوسعت رزق باشد كه آب كثير سبب سعه رزق است اين لفظ تنها يكبار در
قرآن آمده است.
غُدو:غُدوَه (بضم غين) و غَدَاة بمعنى بامداد است يا از اول صبح تا طلوع
شمس در قاموس و اقرب آمده: «الْغُدْوَةُوَالْغَداةُ: الْبُكْرَةُ اوْ ما بَيْنَ صَلوةِ الْفَجْرِ وَ طُلُوع الشَّمْسِ»وَ لا تَطْرُدِ
الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْبِالْغَداةِوَ الْعَشِيِانعام: 52. آنانرا كه
پروردگار خويش را بامداد و پسين ياد ميكنند از خود مران.
غُدُو بر وزن غُلُّو جمع غدوه و غدوات جمع غداة است.يُسَبِّحُ لَهُ
فِيهابِالْغُدُوِّوَ الْآصالِ. رِجالٌ ...نور:
36. خدا را در آن خانهها بامدادان و پسينان مرادنى تسبيح گويند.
غدوّ مفرد نيز آمده است مثلالنَّارُ
يُعْرَضُونَ عَلَيْهاغُدُوًّاوَ عَشِيًّاغافر: 46. يعنى: صبح و عصر در معرض آتش قرار گرفته شوند از مفرد بودن
«عَشِىّ»
ميدانيم كه «غُدُوّ»
مفرد است.
غَد: فردا. اعمّ از آنكه فرداى حقيقى باشد مثلأَرْسِلْهُ مَعَناغَداًيَرْتَعْ وَ
يَلْعَبْيوسف: 12. يا مطلق فردا كه زمان آينده است مثل:وَ ما تَدْرِي
نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُغَداًلقمان:
34.سَيَعْلَمُونَغَداًمَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُقمر: 26.وَ لْتَنْظُرْ
نَفْسٌ ما قَدَّمَتْلِغَدٍحشر: 18.