responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 8

بگيريم.

الميزان گفته: عصف مأكول برگى است كه دانه‌اش خورده شده و يا پوستيكه مغزش خورده شده بقول بعضى مراد از عصف مأكول برگى است كه اكال (كرم) آنرا خورده و فاسد كرده است.

ناگفته نماند عصف مأكول را سرگين معنى كردن درست نيست و از ساحت قرآن بدور است.

اگر مراد از عصف مأكول پوستيكه مغزش خورده شده باشد، مقصود از آيه آنست كه خداوند شوكت و نيرو و اقتدار آنها را بوسيله حجاره سجيّل گرفت و بى‌نيرو و ضعيف و پراكنده شدند همانطور كه قشر پس از خورده شدن مغز بى‌فايده ميشود.

بدرستى معلوم نيست كه اصحاب فيل همه مرده‌اند يا عدّه‌اى متفرق و پراكنده شده و عدّه‌اى مرده‌اند وجه دوم درست است.

وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً. فَالْعاصِفاتِ‌ عَصْفاً مرسلات: 1 و 2. ظاهرا مراد از عاصفات بادهاى طوفانى است مثل‌ وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ‌ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ‌ انبياء: 81. مشروح سخن در «رسل» گذشت.

عصم: (بر وزن فلس) امساك و حفظ. راغب گفته: «الْعَصْمُ‌: الْإِمْسَاكُ» در صحاح گفته: عصمت بمعنى منع است «عَصَمَهُ‌ الطَّعامُ» يعنى طعام او را از گرسنگى مانع شد. وَ اللَّهُ‌ يَعْصِمُكَ‌ مِنَ النَّاسِ‌ مائده: 67. خدا ترا حفظ ميكند. آيه درباره جريان مقدّس غدير خمّ است.

مَنْ ذَا الَّذِي‌ يَعْصِمُكُمْ‌ مِنَ اللَّهِ‌ احزاب: 17. سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ‌ يَعْصِمُنِي‌ مِنَ الْماءِ هود: 43. حفظ و منع هر دو در اينجا بيك معنى است.

ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ‌ عاصِمٍ‌ يونس:

27. آنها را از عذاب خدا حافظى و مانعى نيست.

اعتصام: چنگ زدن. وَ مَنْ‌ يَعْتَصِمْ‌ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌ آل عمران: 101. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً آل عمران: 103. گوئى‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 8
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست