responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 72

از خانواده‌اش قرار داشت، فرشته‌اى در صورت بشر مستوى الخلقة از جانب خداوند پيش او آمد، مريم گمان كرد كه جوان هوسرانى است و قصد تجاوز باو دارد. گفت: اگر پرهيزكارى از تو بخدا پناه ميبرم، فرشته گفت: من فرستاده پروردگار توام كه پسرى پاكيزه بتو عطا كنم.

مريم بتعجّب گفت: چگونه مرا پسرى باشد كه انسانى بمن دست نزده و زناكار نبوده‌ام. فرشته گفت:

پروردگار تو چنين گفته: اين بر من آسان است و ميخواهم آن پسر را براى مردم از جانب خويش آيتى و رحمتى كنم و كارى مقرر شده و حتمى است.

(فرشته در وجود مريم دميد و در دم حامله شد چنانكه فرموده: وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا ... تحريم: 12.

ضمير «فِيهِ» بفرج راجع است و گرنه ميفرمود «فيها» چنانكه فرموده:

وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا انبياء: 91).

چون مريم حامله شد با حمل خويش در مكانى دور گوشه گرفت و چون وقت وضع حمل رسيد درد زادن او را سوى تنه نخل كشيد فكر اتّهام مردم و ترس لكّه‌دار شدن عفتش چنان بيتابش كرد كه از ته قلب گفت:

اى كاش پيش از اين مرده بودم و چيزى حقير بودم و فراموشم كرده بودند.

عيسى كه در همانحال متولد شده بود بقدرت خدا سخن گفت و صدا زد: مادرم محزون مباش. پروردگارت پائين تو نهرى قرار داده، تنه نخل را سوى خويش تكان بده كه خرماى تازه پيش تو افكند، بخور و بنوش و دلت را آرام كن.

و اگر از آدميان كسى را ديدى و از تو توضيح خواست باشاره بگو:

براى خدا روزه سكوت نذر كرده‌ام و امروز با كسى سخن نخواهم گفت.

مريم مولود مسعود را در آغوش گرفت (و با بيم و اميد) پيش قومش‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست