مستعان: اسم مفعول است، يارى جسته شدهفَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ
اللَّهُالْمُسْتَعانُيوسف: 18.
عَوان:إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌعَوانٌبَيْنَ ذلِكَ ...بقره: 68.
عوان متوسط ميان پيرى و جوانى است بپير زن و جنگيكه مكرّر شده بطور
استعاره عوان گويند (مفردات) قول مجمع نيز قريب بقول راغب است.
عيب:نقص. آنچه از خلقت و وضع اصلى كم يا زياد است.فَأَرَدْتُ أَنْأَعِيبَهاكهف: 79. خواستم آنرا معيوب
كنم. آن همان خرق و سوراخ كردن كشتى بود كه بوسيله آن عالم انجام شد. اين لفظ تنها
يكبار در قرآن مجيد آمده است.
راغب گويد: عير بگروهى گفته ميشود كه بارهاى طعام دارند و آن اسم
مردان و شتران حامل طعام است هر چند گاهى در يكى هم استعمال ميشود.
نگارنده گويد: در آيه فوق در مطلق كاروان اعم از مردان و شتران بكار
رفته و در آيهأَيَّتُهَاالْعِيرُإِنَّكُمْ لَسارِقُونَيوسف: 70. در مردان كاروان،
زيرا سرقت در اشخاص صادق است نه در شتران يعنى اى كاروانيان شما دزدانيد و در آيهوَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ
الَّتِي كُنَّا فِيها وَالْعِيرَالَّتِي أَقْبَلْنا فِيهايوسف: 82. مراد شتران است و «اهل» هم در قريه و هم در العير
مستتر است يعنى از اهل شهريكه در آن بوديم و از اهل كاروان كه در آن آمديم بپرس.
«العير»
فقط سه بار در قرآن مجيد آمده است كه گفته شد.
عيسى:على نبيّنا و آله و عليه السّلام. از انبياء بنى اسرائيل و نام
مباركش 25 بار در قرآن كريم ذكر شده است.