responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 68

اصل آن عود است بر وزن حبر واو بياء قلب شده راجع بآيه فوق رجوع شود به «ميد». لفظ عيد فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است.

عوذ: پناه بردن. التجاء. «عاذَ بِهِ:

لَجَأَ وَ اعْتَصَمَ». قالَ‌ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ‌ بقره: 67. گفت پناه ميبرم بخدا از اينكه از جاهلان باشم.

اعاذه: در پناه قرار دادن‌ وَ إِنِّي‌ أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها آل عمران: 36.

من او و ذرّيه‌اش را بتو ميسپارم.

استعاذه: پناه بردن و اعتصام.

فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ‌ نحل: 98. بخدا از شيطان رجيم پناه بر.

معاذ: مصدر ميمى است‌ قالَ‌ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي‌ يوسف: 23. نصب آن براى مفعول مطلق است «اعُوذُ بِاللَّهِ‌ مَعاذاً» يعنى: پناه بر خدا از اينكار كه تو مرا ميخوانى او مربّى من است (بنا بر آنكه ضمير إِنَّهُ‌ بعزيز مصر راجع باشد).

عور: عورت هر چيزى است كه انسان از ظاهر شدن آن شرم دارد.

مثل آلت تناسلى و نيز هر چيزيكه انسان از آن ميترسد مثل شكاف و محل عبور در مرزها.

راغب گويد: عورة سوأه انسان است (آلت تناسل) و آن كنايه و اصلش از عار است زيرا در ظاهر شدن آن عار هست از اين جهت زنان عورت ناميده شده‌اند.

يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ‌ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً احزاب:

13. مراد از عورة در آيه بى‌حفاظ بودن است كه بيم حمله و تاراج هست در جنگ خندق عدّه‌اى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله اجازه ميخواستند بشهر بر گردند و ميگفتند خانه‌هاى ما بى- حفاظ است مى‌ترسيم تاراج كنند خدا فرمود: خانه‌ها بى‌حفاظ نيستند اينها جز فرار قصدى ندارند.

أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‌ عَوْراتِ‌ النِّساءِ نور: 31. آيه درباره جواز اظهار زينت زن است مراد از

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست