معاذ: مصدر ميمى استقالَمَعاذَاللَّهِ إِنَّهُ
رَبِّييوسف: 23. نصب آن براى مفعول مطلق است «اعُوذُبِاللَّهِمَعاذاً» يعنى: پناه بر خدا از اينكار
كه تو مرا ميخوانى او مربّى من است (بنا بر آنكه ضميرإِنَّهُبعزيز مصر راجع باشد).
عور:عورت هر چيزى است كه انسان از ظاهر شدن آن شرم دارد.
مثل آلت تناسلى و نيز هر چيزيكه انسان از آن ميترسد مثل شكاف و محل
عبور در مرزها.
راغب گويد: عورة سوأه انسان است (آلت تناسل) و آن كنايه و اصلش از
عار است زيرا در ظاهر شدن آن عار هست از اين جهت زنان عورت ناميده شدهاند.
يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَناعَوْرَةٌوَ ما هِيَبِعَوْرَةٍإِنْ يُرِيدُونَ
إِلَّا فِراراًاحزاب:
13. مراد از عورة در آيه بىحفاظ بودن است كه بيم حمله و تاراج هست در
جنگ خندق عدّهاى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله اجازه ميخواستند بشهر بر
گردند و ميگفتند خانههاى ما بى- حفاظ است مىترسيم تاراج كنند خدا فرمود: خانهها
بىحفاظ نيستند اينها جز فرار قصدى ندارند.
أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلىعَوْراتِالنِّساءِنور: 31. آيه درباره جواز
اظهار زينت زن است مراد از