responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 308

جمع آن قراطيس است مثل‌ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى‌ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ‌ قَراطِيسَ‌ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثِيراً ... انعام:

91. ظاهرا مراد آنست كه تورات را جزوه جزوه ميكنيد آنچه بنفع شما است ظاهر ميكنيد و آنچه وصف رسول ما در آنست پنهان ميداريد.

قرع: كوفتن چيزى بر چيزى.

(راغب). قارعه: زننده و كوبنده‌ وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيباً مِنْ دارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ رعد: 31.

مراد از قارعه حادثه كوبنده و خرد كننده است يعنى پيوسته بر كفّار در اثر اعمالشان واقعه كوبنده ميرسد و هلاكشان ميكند و يا در كنار ولايتشان نازل ميشود و آنها را بوحشت مياندازد در اين وضع خواهند بود تا مدتشان سر آيد و وعده خدا انجام پذيرد.

الْقارِعَةُ. مَا الْقارِعَةُ وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ قارعة: 1 و 2 و 3.

قيامت از آن قارعه ناميده شده كه كوبنده عجيبى است و همه چيز و حتى زمين و كوهها را ميكوبد وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً الحاقه: 14.

تأمل كنيد در ساير آيات وقوع قيامت در آيه‌ كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ حاقة: 4. ظاهرا مراد بلائى است كه هود و صالح عليهما السلام خبر ميدادند و آنها انكار ميكردند، بالاخره باد صرصر عاد را و صاعقه ثمود را از بين برد بنا بر اين قارعه در آيه بمعنى قيامت نيست.

قَرْف: (بر وزن فلس) راغب گويد:

قرف و اقتراف در اصل بمعنى كندن پوست از درخت و كندن پوست روى زخم است و بطور استعاره بر اكتساب اقتراف گفته‌اند اعمّ از آنكه كار خوب باشد يا بد. وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ‌ مُقْتَرِفُونَ‌ انعام: 113. و تا كسب كنند از معاصى آنچه كسب ميكنند، اين آيه در باره اقتراف گناه است‌ وَ مَنْ‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 308
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست