و در آيهجَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَالْقَرارُابراهيم: 29.ثُمَّ جَعَلْناهُ
نُطْفَةً فِيقَرارٍمَكِينٍمؤمنون: 13. و نظائر آن بمعنى قرارگاه ميباشد.
قَرَّتْعَيْنُهُ يعنى چشمش آرام گرفت آن كنايه از شادى است در اقرب الموارد
گويد: «قَرَّتْعينه» يعنى چشمش از شادى خنك شده گريهاش قطع گرديد اشكش خشكيد در
مفردات آمده «قَرَّتْعينهتَقَرُّ:
سرّت».
«قُرَّةُعين» چيزيست كه سبب سرور و شادى باشدوَ قالَتِ امْرَأَتُ
فِرْعَوْنَقُرَّتُعَيْنٍ لِي وَ لَكَقصص: 9.
زن فرعون گفت: اين طفل مايه سرور و روشنى چشم من و تو است.
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِناقُرَّةَأَعْيُنٍفرقان: 74. خدايا زنان و
فرزندان ما را مايه خوشحالى و روشنى چشم ما گردان.
فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ كَيْتَقَرَّعَيْنُها وَ لا
تَحْزَنَطه: 40. پس تو را بمادرت برگردانديم تا شاد گردد و محزون نباشد.
إِقْرَار: بمعنى اثبات شىء استوَنُقِرُّفِي الْأَرْحامِ ما
نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ...حجّ: 5. آنچه را كه ميخواهيم
تا مدّت معين در ارحام نگاه ميداريم، اقرار بتوحيد و نبوت و امثال آن برقرار كردن
و اظهار ثابت بودن آنهاست.ثُمَأَقْرَرْتُمْوَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَبقره: 84. سپس در حاليكه حاضر
بوديد اقرار كرديد و بثابت بودن آن اذعان نموديد.
اسْتِقْرَار: ثابت شدنفَإِنِاسْتَقَرَّمَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِياعراف: 143.
اگر در جايش ثابت ماند پس زود مرا خواهى ديد.
مُستَقَرّ محل قرار گرفتنوَ لَكُمْ فِي
الْأَرْضِمُسْتَقَرٌّوَ مَتاعٌ إِلى حِينٍبقره: 36. براى شما در زمين
تا مدتى قرارگاه و متاع هست.