با بلاغتى القاء مطلب ميكند كه ديگران از القاء مطلب با آن بيان
عاجزاند).
3- اشتمال قرآن بر اخبار غيبى نسبت بگذشتگان و نسبت بآينده.
مثل خبر از غلبه روم بر فارس كه بعدا تحقق يافت و اخبار از وضع و
آينده منافقان كه مو بمو جاى خويش را ميگرفت.
4- سلامت قرآن از اختلاف و تعارض و تناقض در طول مدت 23 سال.وَ لَوْ كانَ مِنْ
عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراًنساء: 82. (درباره اين مطلب
توضيح بيشترى خواهيم داد).
5- اشتمال قرآن بر علوم الهيّه و عقائد دينيّه، و احكام و فضائل و اخلاق
و قواعد سياسى و مدنى.
6- اينكه هيچ يك از گفتههاى قرآن قابل نقض و ابطال نيست و هر چه گفته
هميشه حق و صدق بوده و خواهد بود.
7- در قرآن مسائلى مطرح و تحقيق شده كه بر بشر آنروز مجهول بود مثلوَ أَرْسَلْنَا
الرِّياحَ لَواقِحَ-
...أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ
جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍ- ...ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ- ...وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِو امثال اينها (المنار ذيل
آيه 23 بقره باختصار).
در الميزان از وجوه گذشته وجه دوم، سوم، چهارم، و پنجم را بطور مشروح
ذكر و بررسى ميكند و وجه ديگرى ميافزايد و آن اينكه آوردن چنين قرآنى از كسيكه درس
نخوانده و معلّم نديده غير ممكن است. مرحوم مجلسى در بحار ج 17 صفحه 159 ببعد
اقوال را در اين باره بطور مبسوط جمع كرده است.
ناگفته نماند: خلاصه آنچه تا اينجا در وجه اعجاز گفته شد اين است كه
قرآن مجموعا معجزه است و بشر از آوردن مثل آن ناتوان ميباشد، اين از هر جهت قابل
قبول است زيرا با ملاحظه وجوهى كه مجملا نقل شد