responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 246

ناگفته نماند: مشكل است در قرآن محلى يافت كه معنى آن غير از تحقيق باشد خواه مدخولش مضارع باشد يا ماضى. تفصيل بيشتر در كتب لغت و نحو است.

قدّ: پاره كردن از طول. طبرسى فرموده: «الْقَدُّ شقّ الشّى‌ء طولا» راغب بجاى شقّ قطع گفته است.

پس معناى «قَدَّهُ‌ بنصفين» آنست كه آنرا از طول بريد و دو تكّه كرد.

وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ‌ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ ... يوسف: 25. بطرف در سبقت كردند وزن پيراهن يوسف را از پس پاره كرد.

وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ‌ قِدَداً جنّ: 11.

«قدد» بر وزن عنب جمع قدّه است بمعنى قطعه و تكّه، طرايق جمع طريقه است بمعنى راه توصيف طرائق با قدد براى آنست كه هر طريقه از طريقه ديگر مقدود و مقطوع است ظاهرا لفظ «ذوى» از طرائق حذف شده و تقدير آن «ذوى طرائق» است يعنى: بعضى از ما نيكوكاران و بعضى غير از آنها يا پائينتر از آنهاست اهل طريقه‌هاى مختلفيم.

قدر: (بر وزن فلس) و قدرت و مقدرة بمعنى توانائى است. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ نحل: 75. خدا عبد مملوكى را مثل زده كه بر چيزى قادر نيست.

2- ايضا قدر بمعنى تنگ گرفتن است «قَدَرَ اللّه عليه الرّزق: ضيّقه» اين معنى از لفظ «بسط» كه در آيات در مقابل قدر آمده بخوبى روشن ميشود اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ رعد: 26. خدا وسعت ميدهد روزى را بكسيكه ميخواهد و تنگ ميگيرد بآنكه ميخواهد و مصلحت اقتضا ميكند.

3- ايضا قدر بمعنى تقدير و اندازه- گيرى و نيز بمعنى اندازه است راغب گويد: «الْقَدْرُ و التَّقْدِيرُ: تبيين كمّيّة الشّى‌ء».

طبرسى ذيل آيه «ليلة القدر» فرموده:

قدر آنست كه شى‌ء با شى‌ء ديگر

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست