responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 245

به» بنظر ميايد «قَدْحاً» منصوب بنزع الخافض و تقدير «بالقدح» باشد يعنى قسم بدوندگان با حمحمه و بآتش افروزان با زدن سم بسنگ. تفصيل سخن در «عدو» گذشت در نهج البلاغه خطبه 35 فرموده:

«حَتَّى ارْتَابَ النَّاصِحُ بِنُصْحِهِ وَ ضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ‌».

تا نصيحت گو در نصيحت خويش بشك افتاد و آتش زنه از زدن و آتش بيرون كردن بخل ورزيد.

قدح گاهى بمعنى طعن در نسب و عدالت و غيره نيز آيد ولى در كلام اللّه يكبار بيشتر نيامده است، آنهم بمعنى زدن.

قد: روشنترين معنى از معانى حرف قد، تحقيق است مثل‌ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‌ مؤمنون: 1. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى‌ اعلى: 14. ابن هشام قبول ندارد كه قد بمعنى توقّع باشد نه در ماضى و نه در مضارع.

راغب گويد: قد چون بر ماضى داخل شود بر هر ماضى تازه داخل شود مثل‌ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا- ... قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ‌- ... لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ‌- ... لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ ... و چون بر مضارع داخل شود آن فعل در حالتى واقع ميشود و در حالتى نه مثل‌ «قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً» يعنى خدا ميداند كه گاهى مخفيانه در پشت سر يكديگر خارج ميشوند.

ميشود گفت مراد راغب از آن نوعى تقليل است طبرسى در جوامع الجامع و زمخشرى در كشّاف «قد» را در آيه‌ قَدْ نَرى‌ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ ... بقره: 144. براى كثرت دانسته‌اند يعنى: بسيار مى‌بينيم كه رو بآسمان كرده‌اى. ايضا در آيه‌ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ‌ انعام:

33. هر دو تصريح كرده‌اند كه قد براى زيادت فعل و كثرت آن است.

نگارنده قول الميزان را مى‌پسندم كه در ذيل آيه دوم گويد: قد حرف تحقيق است در ماضى و در مضارع مفيد تقليل است گاهى در آن نيز معنى تحقيق ميدهد و در آيه همان اراده شده است.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست