«أَفَاضَهُصاحبه» صاحبش ظرف را پر كرد. «أَفَاضُوامن منى الى مكّة» از منى
بمكّه برگشتند.
تَرى أَعْيُنَهُمْتَفِيضُمِنَ الدَّمْعِ
مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِمائده: 83. مىبينى كه در اثر شناختن حق چشمشان پر از اشك شد. در
مجمع فرموده: فيض العين پر شدن آن از اشك است چنانكه فيض النهر پر شدن آن از آب
است.
افاضه از عرفات بمشعر همان كوچ و برگشتن است بمشعر. علت تعبير بافاضه
ظاهرا براى كثرت است يعنى كوچ با كثرت بسيلان آب از كثرت، تشبيه شده لذا در مجمع
آنرا «دفعشديد از عرفات بمزدلفه با اجتماع و كثرت» گفته است.
نقل است: قريش و هم پيمانهايشان در مشعر وقوف كرده و بعرفات نميامدند
و ميگفتند: ما اهل حرم هستيم از حرم جدا نميشويم خداوند دستور داد از مردم جدا
نشوند و مانند همه بعرفات رفته و از آنجا بمشعر بكوچند.
خدا داناتر است بآنچه در آن وارد ميشويد او در گواهى ميان من و شما
كافى است. در مجمع گفته افاضه داخل شدن بعمل است بر وجه سرازير شدن. على هذا معنى
جريان در آن ملحوظ است.