مراد از
«الْعَفْوَ»حدّ وسط است يعنى تو را پرسند از چه انفاق كنند بگو:
حدّ وسط و مناسب حال را انفاق كنيد. گويا تعيين شىء انفاق شده مهم
نبوده لذا در جواب از آن عدول و محل مورد لزوم بيان گرديده است.
در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز حدّ وسط و كفاف نقل شده است در
تفسير عياشى چهار حديث در اين زمينه آمده و در روايت عبد الرحمن، امام صادق عليه
السّلام آيهالَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا ...
را كه نقل شد در جواب آيه ما نحن فيه تلاوت فرمودهاند.
عقب:
(بفتح اول و كسر دوم) پاشنه. بطور استعاره بفرزند و نسل گفته ميشود
مثلوَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِيعَقِبِهِ ...زخرف: 28. ابراهيم كلمه توحيد را در نسل خويش باقى گذاشت.
«انْقَلَبعَلىعَقِبَيْهِ»: بصيغه تثنيه يعنى بر دو پاشنه خويش بگرديد
مراد از آن رجوع بحالت اوليه است راغب گويد: «رَجَعَعَلىعَقِبِهِ» يعنى برگشت «انْقَلَبَعَلىعَقِبَيْهِ» يعنى بحالت اولى برگشت. جمع
آن اعقاب است:
أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلىأَعْقابِكُمْوَ مَنْ يَنْقَلِبْ
عَلىعَقِبَيْهِفَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاًآل عمران: 144. يعنى اگر
پيغمبر بميرد يا كشته شود شما بحالت اول خويش (كه بتپرستى باشد) برخواهيد گشت؟!
هر كه بحالت اولى