responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 201

گفته شده كه انسان از آن متنعّم و ملتذّ و مسرور ميشود. و اللّه العالم.

فَاكِه‌: متنعّم و كسيكه فاكهه در اختيار اوست آنرا صاحب فاكهه و بذله گو «ذو الْفِكَاهَةِ» گفته‌اند فاكِهِينَ‌ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ‌ طور: 18. اهل بهشت با نعمتى كه پروردگارشان داده متنعّم‌اند. وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ‌ دخان: 27. و نعمتى كه در آن متنعّم بودند.

تفكّه: بمعنى خوردن فاكهه، ندامت، تمتع و تعجب آمده چنانكه در قاموس و مصباح و اقرب هست بنظر نگارنده معنى آن در آيه ذيل تعجّب است‌ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ‌ تَفَكَّهُونَ‌. إِنَّا لَمُغْرَمُونَ‌ واقعة:

65 و 66. يعنى اگر ميخواستيم زرع را خشك ميكرديم پس تعجب ميكرديد و ميگفتيد: ما غرامت زدگانيم.

طبرسى نيز آنرا از عطاء و كلبى و مقاتل نقل كرده است.

فَكِه‌: (بفتح اول و كسر دوم) را بذله گو و متكبر گفته‌اند و آن در صورت اول از فكاهة (بضمّ اول) است كه راغب آنرا گفتگوى هم انسها و طبرسى مزاح و بذله گوئى معنى كرده است.

وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى‌ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ‌ مطففين: 31. يعنى كفّار (پس از تحقير مؤمنان) چون نزد كسانشان ميرفتند شادمان و بذله‌گو ميرفتند (از اينكه اهل ايمان را تحقير كرده‌اند).

بنا بر آنكه فاكهه را مطلق خوردنى گفتيم ذكر بعضى از خوردنيها در رديف فاكهه از بابت اهميّت و ذكر خاصّ بعد از عامّ است مثل‌ وَ أَمْدَدْناهُمْ‌ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ ... طور: 22. فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ‌ رحمن: 68.

و اللّه العالم.

فلح: (بر وزن فرس) و فلاح بمعنى رستگارى و نجات است همچنين است افلاح‌ قَدْ أَفْلَحَ‌ مَنْ تَزَكَّى. وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى‌ اعلى: 14- 15. رستگار شد آنكه پاك شد و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز خواند. آن در قرآن‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 201
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست