responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 176

تو ايرادى و اشكالى نمياورند مگر آنكه در جواب آن حق را و بهترين توضيح را مياوريم تا ايراد آنها دفع و واقعيت بهتر روشن شود (گوئى اشكال گرفتن سبب ايضاح بيشتر از جانب خدا ميگردد). اين كلمه يكبار بيشتر در كلام اللّه نيامده است.

فسق: (بر وزن قشر) خروج از حق اهل لغت گفته‌اند: «فَسَقَتِ‌ الرّطبة عن قشرها» خرما از غلاف خود خارج شد بتصريح راغب فسق شرعى از همين ريشه است در مصباح و اقرب گفته بقولى آن بمعنى خروج شى‌ء از شى‌ء على وجه الفساد است.

پس فسق و فسوق خروج از حق است چنانكه درباره ابليس فرموده:

كانَ مِنَ الْجِنِ‌ فَفَسَقَ‌ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ‌ كهف: 50. يعنى او از جنّ بود و از دستور خدايش خارج شد و اطاعت نكرد. كافر فاسق است كه بالتّمام از شرع خارج شده و گناهكار فاسق است كه بنسبت گناه از شرع و حق كنار رفته است. وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ‌ لَفِسْقٌ‌ انعام:

121. از آنچه نام خدا در وقت ذبح آن ذكر نشده نخوريد خوردن آن فسق و خروج از شرع است ظاهرا ضمير «انه» به «اكل» راجع است. و يا آن ذبيحه كارى خارج از شرع است.

فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ‌ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِ‌ بقره: 197. در حج جماع، خروج از طاعت خدا و مجادله نيست در روايات فسوق به «كذب» و جدال به «لا و اللّه و بلى و اللّه» تفسير شده است.

بِئْسَ الِاسْمُ‌ الْفُسُوقُ‌ بَعْدَ الْإِيمانِ‌ حجرات: 11. در جوامع الجامع و الميزان اسم را ذكر معنى كرده است گويند: فلانى نامش با خوبى يا با بدى مشهور است در آيه نهى شده از اينكه نام مؤمنى با فسق و با بدى برده شود مثلا: اين فلانكاره است يا فلان كاره بود يعنى: بد ذكرى است ذكر مردم با فسق پس از ايمان آوردن آنها. صدر آيه كه در نهى از لقب بد و طعنه و عيبجوئى است اين مطلب‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست