87. گفتهاند ذكر «فزع»
بصيغه ماضى پس از «ينفخ»
براى محقق الوقوع بودن است ظاهر معنى آنست كه:
روزى كه در صور دميده شود اهل آسمانها و زمين بفزع افتند مگر آنكه
خدا خواهد و همه خاضعانه بسوى خدا آيند.
بنظر ميايد: مراد از نفخ صور نفخه دوم و زنده شدن مردگان است كه نفخه
اول ظاهرا دفعى و مجالى بخوف نخواهد دادما يَنْظُرُونَ
إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ. فَلا يَسْتَطِيعُونَ
تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَيس: 49- 50. و نيز مؤيّد آن
جملهإِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُاست كه در ترس نخواهند بود و
آنها باحتمال قوى نيكوكارانند كه در آيه 89 نمل فرمودهمَنْ جاءَ
بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْفَزَعٍيَوْمَئِذٍ
آمِنُونَو ايضا مؤيّد آنوَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَاست كه همه ترسيده و خاضعانه
پيش خدا خواهند آمد.
ولى آيهوَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي
الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ
قِيامٌ يَنْظُرُونَزمر: 68. راجع بنفخ اول است كه همه جز آنكه خدا خواهد خواهند مرد
ظاهرا مراد ملائكهاند كه مرگ شامل حالشان نخواهد بود شايد مراد از فزع در آيه اول
مرگ باشد آنوقت نظير آيه دوم بوده وكُلٌّ أَتَوْهُ
داخِرِينَراجع بنفخ دوم خواهد بود. و اللّه العالم.
فزع چون با الى متعدى شود بمعنى استغاثه آيد «فَزِعَاليه» يعنى باو پناه برد و
استغاثه كرد و چون با «لام»
متعدّى شود معنى پناه دادن ميدهد