و چون با الى متعدى شود مراد از آن شدت ميل و تلاش در آنست مثلفَفِرُّواإِلَى اللَّهِ
إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌذاريات: 50. بدويد بسوى خدا
من شما را انذار كنندهام آشكارا.
ولى در آيهفَفَرَرْتُمِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ ...شعراء: 21. بمعنى گريختن و
فرار معمولى است.
مَفَرّ: اسم مكان و مصدر ميمى استيَقُولُ الْإِنْسانُ
يَوْمَئِذٍ أَيْنَالْمَفَرُّقيامت: 10. انسان در آنروز گويد:
فرارگاه كجاست؟
فرش:گستردن. «فَرَشَالشّىء:
بسطه».وَ الْأَرْضَفَرَشْناهافَنِعْمَ الْماهِدُونَذاريات: 48. زمين را گسترديم
بهتر آماده كنندگانيم.
فرش و فراش (بر وزن حساب) مصدراند و بمعنى مفعول (مفروش) نيز آيند.
مثلالَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَفِراشاًبقره: 22. خدائيكه زمين را
بنفع شما گسترده گردانيد.
فراش بفتح اول جمع فراشه بمعنى پروانه استيَوْمَ يَكُونُ
النَّاسُكَالْفَراشِالْمَبْثُوثِقارعه: 4. روزيكه مردم مانند پروانههاى پراكنده شوند.
بعقيده راغب فرش بمعنى حيوان مركوب است گويد: «الْفَرْشُما يفرش من الانعام اى يركب»
بنظر نگارنده مراد از حموله حيوان بار بر و از فرش مركوب است يعنى: از چهارپايان
باربر و مركب براى شما مسخّر كرد بخوريد از آنچه خدا روزى داده.
اينكه حموله را چهارپايان بزرگ و فرش را چهارپايان كوچك (كرّه)
گفتهاند بسيار سخيف است اين آيه نظير آيات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهار
پايان را عنوان كرده استوَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ ...