responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 131

قضاى حاجت شبانگاه بيرون رفتم و اين پيش از آن بود كه ما در خانه‌ها كنيف (مستراح) بسازيم كه از اتّخاذ آن ناراحت بوديم.

اگر اين آيه بعد از اتّخاذ كنيف بوده باشد مراد از «الغائط» مستراح و محل خلوت است.

غول: لا فِيها غَوْلٌ‌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ‌ صافات: 47. آيه در وصف شراب بهشتى است ظاهرا مراد از «غول» سردرد است طبرسى فرموده غول فسادى كه بطور مخفى بر شى‌ء عارض شود. اهل لغت آنرا سردرد، مستى، مشقّت و غيره گفته‌اند، «يُنْزَفُونَ» را عاصم در اين آيه مجهول خوانده و در سوره واقعة معلوم. و آن چنانكه در «نزف» خواهد آمد بمعنى مستى و زوال عقل است.

معنى آيه چنين ميشود: در شراب بهشتى سر درد (يا ضرر و فساد) نيست و از آن مست نميشوند.

مؤيّد احتمال نگارنده آيه 19 واقعة است كه فرموده: لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ‌ يعنى از شراب بهشتى نه درد سر ميگيرند و نه مست ميگردند و اگر «غول» را اضرار و اهلاك بگيريم با «صداع» مخالفت نخواهد بود كه آن نيز ضرر است اين كلمه فقط يكبار در قرآن يافته است.

غوى: غىّ و غواية بمعنى رفتن براه هلاكت است. گر چه آنرا ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‌اند، زيرا ضلالت بمعنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاكت هر دو ميسازد بعبارت ديگر ضالّ ممكن است بى‌هدف باشد يا در راه هلاكت ولى غوايت آن است كه فقط در راه هلاكت باشد طبرسى ذيل آيه‌ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ‌ الْغَيِ‌ بقره: 256. فرموده: «غَوَى‌ يَغْوَى‌ غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى راه هلاكت در پيش گرفت: در نهايه آنرا ضلالت و دخول در باطل گفته است بنظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست