دخول و غيره نيز آمده است.وَ إِنْ كُنْتُمْ
مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَالْغائِطِأَوْ لامَسْتُمُ
النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً ...
نساء: 43.
طبرسى فرموده غائط در اصل بمعنى محل مطمئنّ است عرب در آن مكانها
قضاى حاجت ميكردند كه از مردم پنهان باشند تا اينكه بحدث (مدفوع) غائط گفتند قاموس
و اقرب پس از آنكه غائط را محل مطمئنّ از زمين گفتهاند گويند: غائط كنايه از غدره
(مدفوع) است.
نگارنده ترجيح ميدهم كه غائط بمعنى مكان گود يا مكان نهان باشد كه
غوط بمعنى غائب شدن و غائط بمعنى غائب است و نيز غوط بمعنى حفر كردن آمده و آن
ملازم با گود شدن است غوطه را در لغت گودى معنى كردهاند در نهج البلاغه خطبه 36
خطاب باهل نهروان فرموده:
«اهضام»
جمع هضم بمعنى محل مطمئن و ميان درّه است يعنى: من شما را مىترسانم
از اينكه ميان اين نهر و بطون اين زمين پست مقتول افتيد. «الغائط» در اينجا بمعنى زمين پست است.
معنى آيه چنين است: و اگر مريض شديد يا بسفر بوديد يا يكى از شما از مكان نهان (يا
محل گود) آمد (كنايه از تغوّط و ادرار كردن) يا بزنان دست زديد و آب پيدا نكرديد
خاكى پاك را قصد كرده و تيمم كنيد.
آيه شريفه وجوب تيمّم را براى فاقد ماء بيان ميكند خواه جنب باشد يا
بىوضوء. لفظ غائط دو بار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است نساء: 43- مائده: 6.
ناگفته نماند: اتّخاذ مستراح در عرب بعد از اسلام است و پيش از آن
براى قضاى حاجت بهر جا كه ممكن بود ميرفتند در افسانه «افك» هست كه عايشه گفته: من با امّ
مسطح براى