2- اژدها شدن آن در پيش فرعونفَأَلْقىعَصاهُفَإِذا هِيَ
ثُعْبانٌ مُبِينٌشعراء: 32. درباره اينكه چرا در طور مار و در پيش فرعون اژدها شده
رجوع شود به «جانّ».
3- بلعيدن وسائل سحر جادوگرانفَأَلْقى مُوسىعَصاهُفَإِذا هِيَ
تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَشعراء: 45. ايضاأَنْ أَلْقِعَصاكَفَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَاعراف: 117. لَقِفَ بمعنى
قاپيدن و بلعيدن است يعنى عصايت را بيانداز آنگاه آنچه را كه بباطل روى كار مياوردند
ميبلعيد. رجوع شود به «لقف».
4- زدن عصا بدريا و ايجاد راه از ميان آن و انجماد آب مثل سنگفَأَوْحَيْنا إِلى
مُوسى أَنِ اضْرِبْبِعَصاكَالْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ
الْعَظِيمِشعراء: 63. بموسى وحى كرديم كه عصايت را بدريا بزن پس دريا بشكافت و
هر تكهاش مثل كوهى بزرگ (و بيحركت) گرديد. تا بنى اسرائيل از آن بگذشتند. 5-
شكافتن سنگ در صحراى سينا در اثر زدن عصا و جريان دوازده چشمه از سنگوَ إِذِ اسْتَسْقى
مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْبِعَصاكَالْحَجَرَ
فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً ...
بقره: 60.
معجزه
بعقيده نگارنده معجزه انبياء خارج از قوانين اين عالم نيست بلكه بشر
بآن راه ندارد و راه طبيعى آن فقط در دست خداست و بشر تا قيامت بآن راه نخواهد
يافت و گرنه معجزه بودن از بين خواهد رفت مثلا اگر در آينده بتوانيم عصا را بمار
مبدّل كنيم ديگر معجزه بودن آن براى موسى معنى نخواهد داشت و همچنين.
بسيار چيزها هستند كه بشر راه و رسم و چگونگى و فورمول آنرا دانسته و
بعضى چيزها هستند كه بحقائق آنها واقف نشدهايم معجزات انبياء از قسم دوم است.
فرق معجزه با غير معجزه آنست كه بشر دومى را مرتب ديده و طبيعى