عشر:معاشَرت بمعنى مصاحبت و مخالطه است «عَاشَرَهُمُعَاشَرَةً: خالطه و صاحبه»وَعاشِرُوهُنَبِالْمَعْرُوفِنساء: 19. با زنان بشايستگى
زندگى كنيد. اين جمله شامل وظائف مرد با زن است اعم از وظائف واجب و مستحب.
عَشْر (بر وزن فلس) از اسماء عدد است بمعنى دهمَنْ جاءَ
بِالْحَسَنَةِ فَلَهُعَشْرُأَمْثالِهاانعام: 160. همچنين است عشرة (بفتح عين و سكون شين و فتح راء ايضا
بفتح هر سه) مثلفَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتاعَشْرَةَعَيْناًبقره:
60. كه بر وزن اول است و مثلتِلْكَعَشَرَةٌكامِلَةٌبقره: 196.
ناگفته نماند: اصل آنست كه عشرة با سه فتح باشد چنانكه در آيه اخير.
ولى با سكون شين نيز جايز است در مجمع فرموده: عشرة را دراثْنَتاعَشْرَةَ ...بالاجماع بسكون شين خواندهاند كسر آن نيز جايز است.
كسر لغت ربيعه و تميم و اسكان لغت اهل حجاز است.
عشير: معاشر و رفيق.لَبِئْسَ الْمَوْلى
وَ لَبِئْسَالْعَشِيرُحج: 13. البته بد مولى و بد همدم و رفيقى است.
عشير بمعنى يك دهم نيز آمده ولى در قرآن مجيد بكار نرفته است.
عشيره: خانواده. راغب گويد:
عشيره اهل رجل و خانواده اوست كه بوسيله آنها زياد ميشود و براى او
بمنزله عدد كامل ميشوند كه عشره عدد كامل است ديگران آنرا اقوام نزديك پدرى يا
قبيله گفتهاند «عَشِيرَةُالرَّجُلِ