شهيد ثانى رحمه اللّه در شرح لمعه گويد: علت اين تسميه آنست كه او
گواهى داده شده است براى بهشت و غفران. در قاموس نيز چند قول نقل شده و مرحوم صاحب
جواهر آنها و غير آنها را در جواهر در عدم وجوب غسل شهيد نقل ميكند و از ابو بكر
نامى نقل كرده: علت اين تسميه آن است كه خداوند و ملائكه شاهداند باينكه او از اهل
بهشت است.
بنظر نگارنده قول اول كه شهيد ثانى اختيار كرده از همه قوى و قابل
قبول است.
و يا علت اين تسميه آنست كه شهيدان راه حق روز قيامت شاهد بر اعمال
مردماند كه خواهد آمد.
مشهد: اسم مكان است (محل حضور) «فَوَيْلٌلِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْمَشْهَدِيَوْمٍ عَظِيمٍ»مريم: 37. ظاهرا آن در آيه مصدر
ميمى است چنانكه در مجمع فرموده يعنى: واى بر كفّار از حضور روز بزرگ.
«شَهِدَاللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ
إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ
إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»آل عمران:
18.
بموجب اين آيه خداوند و ملائكه و دانايان گواهى ميدهند كه معبودى جز
خدا نيست. ظاهر آيه چنانكه در الميزان فرموده شهادت قولى است يعنى خداوند در
حاليكه قائم بعدالت است بيگانگى خويش گواهى داده ملائكه نيز از روى علم و تحقيق
گواه يكتائى خدااند دانايان نيز پس از مشاهده آيات آفاقى و انفسى شاهد يگانگى
خدااند.
بعضى شهادت خدا و ملائكه را شهادت فعلى گرفته و گفتهاند شهادت خدا
عبارت است از ايجاد آنچه دلالت بر وحدانيت خدا دارد:
و فى كل شىء له آية
تدل على انه واحد
و شهادت ملائكه اظهار كارهائى است كه مأموريت دارند.
بنظر ميايد: اين آيه نتيجه آيات 10 تا 17 سوره آل عمران باشد يعنى پس
از ثبوت مضامين فوق، خدا و