شَهِيد: بمعنى شاهد است «وَأَشْهِدُواإِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لاشَهِيدٌ»بقره:
282. و آنگاه كه بخداوند سبحان اطلاق شود بمعنى حاضر، بيننده و حافظ است در نهايه
و اقرب الموارد گويد: شهيد آنست كه هيچ چيز از علمش غائب نيست.
ولى ظاهرا عموم از خود كلمه مستفاد نيست و مفيد عموم كلمه ديگر است
مثل «وَأَنْتَ عَلى كُلِّ
شَيْءٍشَهِيدٌ»مائده:
117. «إِنَّاللَّهَ عَلى كُلِّ
شَيْءٍشَهِيدٌ»حج: 17. «أَحْصاهُاللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ
اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍشَهِيدٌ»مجادله: 6.
از لفظ آن فقط مبالغه يا ثبوت استفاده ميشود.
جمع آن شهداء كه بيست بار در قرآن آمده است «لِتَكُونُواشُهَداءَعَلَى النَّاسِ»بقره: 143.
ناگفته نماند: شهيد بمعنى مقتول در راه خدا در قرآن نيامده است مگر
بنا بر بعضى از احاديث ولى در اصطلاح و روايات بسيار هست در قرآن فقط قتل فى سبيل
اللّه بكار رفته است «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ
قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً»آل عمران: 169. ابن اثير در نهايه
پنج قول در علت اين تسميه كه چرا بمقتول شهيد گفتهاند نقل كرده است.
يكى اينكه خدا و ملائكه شهادت دارند كه او اهل بهشت است، ديگرى
اينكه: او نمرده گوئى حاضر است.
سوم: ملائكه رحمت او را مىبينند.
بقولى در امر خدا قيام بشهادت حق كرده و بقولى او شاهد كرامت خداست
كه از برايش مهيّا فرموده.
مجمع البحرين نيز اين اقوال را با قول ششمى نقل كرده است بنا بقول
اول و سوم شهيد بمعنى مفعول (مشهود) و بنا بر بقيه اقوال بمعنى فاعل (شاهد) است
مؤيد قول دوم آيه «بَلْأَحْياءٌ وَ لكِنْ لا
تَشْعُرُونَ»بقره:
154. «بَلْأَحْياءٌ عِنْدَ
رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»آل عمران:
169. است
شاهد قول پنجم آيه «قِيلَادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ
يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ»يس: 26. ميباشد.