responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 59

و آن اسم گرديده بصحّت. در اقرب دوا نيز گفته است از باب تسميه سبب باسم مسبّب كه دوا سبب صحت است‌ «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ‌» شعراء:

80. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً» اسراء: 82. بنا بر آنكه‌ «مِنَ الْقُرْآنِ» بيان «ما» است معنى آيه چنين ميشود: آنچه شفا و رحمت براى مؤمنان است نازل ميكنيم و آن قرآن است و بظالمان جز زيان نميافزايد.

بنظر ميايد مراد از شفا صحت قلب است چنانكه فرموده‌ «قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ» يونس: 57. مرض تنها مرض بدن نيست بلكه قرآن از مرض قلب نيز نام ميبرد كه از مرض بدن شديد و صعب العلاج است‌ «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» بقره: 10. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» احزاب:

32. قلب مريض دوازده بار در قرآن آمده است (المعجم المفهرس).

قرآن شفا و دواى دردهاى قلوب است شك، حقد، حسد، شرك، كفر، نفاق كه امراض قلوب‌اند بوسيله قرآن زدوده ميشوند «هُوَ شِفاءٌ» از طرف ديگر معرفت، ايمان، عاطفه، انصاف و غيره بوسيله آن وارد قلوب ميشوند و آنها عبارت اخراى رحمت‌اند لذا در زدودن اسقام قلب شفاء و در وارد كردن فضائل بقلب رحمت است‌ «هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ» مثل‌ «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» يوسف: 111. اين قرآن يكپارچه رحمت و شفاء است ظالمان را جز زيان نيافزايد چنانكه در «خسر» گذشت.

شقق: شقّ بمعنى شكافتن. و شكاف است. (اقرب) «ثُمَ‌ شَقَقْنَا الْأَرْضَ‌ شَقًّا» عبس: 26. شقّ بكسر (ش) بمعنى مشقت و زحمت است كه ببدن و نفس عارض ميشود «لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِ‌ الْأَنْفُسِ» نحل: 7. بآن سرزمين نميرسيديد مگر با مشقت نفوس. گوئى در رنج و زحمت بدن و قلب ميشكند و منكسر ميشود.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 59
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست