بشب آنگاه كه ميرود. تفسير اين آيه در «فجر» ديده
شود.
[شفاعت]
ظاهرا شفاعت را از آنجهت شفاعت گوئيم كه شفيع خواهش خويش را بايمان و
عمل ناقص طرف منضم ميكند و هر دو مجموعا پيش خدا اثر ميكنند. با در نظر گرفتن
اينكه انگيزاننده شفيع، خداست و او دستور داده چنين خواهشى بكند چنانكه خواهيم
گفت. مثلا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با اجازه خدا خواهش خويش را با عمل ناقص
مؤمن توأم كرده و از خدا ميخواهد كه او را بيامرزد. بعبارت ديگر همانطور كه آنحضرت
در دنيا شفاعت رهبرى دارد و واسطه در رساندن احكام خداست، در آخرت نيز واسطه در
جلب مغفرت خداست.
لذا معناى اولى در آن ملحوظ ميشود على هذا شفيع بمعنى واسطه، وسيله،
و كمك است.
شفاعت را بايد از دو جهت بررسى كرد يكى از جهت تكوين و ديگرى از جهت
تشريع. اما از جهت تكوين از بعضى آيات مستفاد ميشود كه كليه اسباب و وسائل زندگى
نسبت بمسبّبات و رساندن رحمت خدا بخلق واسطه و شفيعاند «إِنَّرَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي
سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْشَفِيعٍإِلَّا مِنْ بَعْدِ
إِذْنِهِ ...»يونس:
3.
جمله «مامِنْشَفِيعٍإِلَّا مِنْ بَعْدِ
إِذْنِهِ»پس
از ذكر آفرينش آسمانها و زمين و تدبير آنها روشن ميكند آنها نيز شفيع و واسطه رحمت
خدايند ايضا آيه «لَهُما فِي السَّماواتِ وَ ما
فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِييَشْفَعُعِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»بقره:
255. و
ايضا «قُلْلِلَّهِالشَّفاعَةُجَمِيعاً»زمر: 44. و در آياتى نظير «مالَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ
وَلِيٍّ وَ لاشَفِيعٍ»سجده:
4. ظاهرا
مراد انضمام اسباب بيكديگر است كه باراده خدا انجام مىپذيرد مثل «يُدَبِّرُالْأَمْرَ». اما از جهت تشريع:
ميشود گفت كليه اعمال وسائل و شفيعانند در جلب رحمت و مغفرت خداوند «ياأَيُّهَا الَّذِينَ
آمَنُوا اتَّقُوا