شعائر: جمع شعيره است بمعنى علامت و نشانه «إِنَّالصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْشَعائِرِاللَّهِ ...»بقره:
158. در مجمع فرموده: شعائر اللّه محلهاى معلوم و نشاندارى است كه خدا آنها را محل
عبادت قرار داده و هر محل معين براى عبادت مشعر آن عبادت است.
على هذا صفا و مروه دو محل و دو معبداند كه خدا را ياد مياورند و
مكان عبادتاند. در آيه «وَالْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْشَعائِرِاللَّهِ لَكُمْ فِيها
خَيْرٌ»حج:
36. شتران قربانى شعائر اللّهاند كه بواسطه ذبح آنها بخدا عبادت ميشود و خدا را
ياد مياورند.
«ذلِكَوَ مَنْ يُعَظِّمْشَعائِرَاللَّهِ فَإِنَّها مِنْ
تَقْوَى الْقُلُوبِ. لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها
إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ»حج: 32- 33. بنا بر تفسير اهل بيت عليهم السلام مراد از شعائر شتران
قربانىاند كه كوهان آنها را از طرف راست ميشكافند و با خود از ميقات سوق ميدهند و
اين عمل را اشعار و سياق گويند. آيه دوم «لَكُمْفِيها مَنافِعُ ...»مؤيد اين تفسير است بعضى آنرا مطلق محلهاى طاعت گفتهاند.
درباره تعيين منافع كه پيش از نحر از آنها ميتوان برد در الميزان از
كافى و در صافى از كافى و فقيه از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده: اگر حاجت باشد
ميتواند بآن سوار شود بى آنكه رنجش دهد و اگر شيرى داشته باشد ميدوشد بى آنكه آنرا
تمام كند.
مشعر. بيابان معروفى است ما بين منى و عرفات آنرا مشعر گفتهاند كه
محل معين و معلومى است براى قسمتى از اعمال حج كه مبيت، نماز، دعا و غيره باشد «فَإِذاأَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ
فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَالْمَشْعَرِالْحَرامِ»بقره:
198.
[شعر و شعراء]
ابتدا بايد دانست بحضرت رسول- صلّى اللّه عليه و آله شاعر ميگفتند
مرادشان از آن خيالپردازى بود يعنى آنچه ميگويد