responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 43

وَ مَتاعاً إِلى‌ حِينٍ» نحل: 80. صوف در گوسفند، و بر در شتر و شعر در بز است يعنى از پشمها و كركها و موهاى چهارپايان اثاث خانه و متاع تهيه ميكنيد تا وقتى كه در دنيا هستيد.

شِعر: (بكسر- ش) دانستن. زيركى «شَعَرَ شَعْراً: عَلِمَ بِهِ- شَعَرَ لِكَذَا:

فَطَنَ لَهُ» و در نزد اهل عربيّت كلامى است كه وزن و قافيه داشته باشد (اقرب الموارد).

طبرسى ذيل آيه 154 بقره فرموده:

شعور اول علم است از راه مشاعر و حواس ... و بقولى شعور ادراك دقيق است مأخوذ از شعر بمعنى موى كه دقيق و نازك است و از آن است شاعر كه باقامه وزن و نظم متفطن است طوريكه ديگران نيستند.

راغب گويد: شاعر بعلت فطنت و دقّت معرفت شاعر ناميده شده. شعر در اصل علم دقيق است ... و در تعارف نام كلام موزون و قافيه‌دار شده، شاعر آنست كه صنعت شعر داند.

خلاصه آنكه: شعر در اصل بمعنى دانستن و توجّه خاصّ است و در اصطلاح بكلام موزون و قافيه‌دار اطلاق ميشود كه در آن دقت و ذوق مخصوص بكار رفته است. شاعر گوينده چنين كلامى است. بايد اضافه كرد كه شعر بيشتر توأم با تخيّلات است كه در خارج مصداق حقيقى ندارند و شاعر بقدرت خيال خويش آنها را در قالب الفاظ ريخته است على هذا بايد شعر را كلام خيالى و شاعر را خيال پرداز بگوئيم، كفار مكّه كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را شاعر ميگفتند منظورشان آن بود كه اين شخص خيال پرداز است و كلماتش واقعيّت ندارد. چنانكه خواهد آمد.

«بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ‌» بقره:

154. «وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ‌» بقره: 9. شعر در اينگونه آيات بمعنى دانستن و درك است‌ «وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَ‌ بِكُمْ أَحَداً» كهف: 19. اشعار بمعنى اعلام است يعنى ناشناسى كند و كسى را بوضع‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست