يعقوب، يوسف، ايوب. بقول بعضى آنها هيجده نفراند كه در سوره انعام
آيه 83- 86. ذكر شدهاند، و بقولى چهار نفراند: ابراهيم، هود، نوح، محمد عليهم
السلام.
ناگفته نماند: حق همان است كه از آيات استظهار كرديم و روايات بيان
كردهاند. و بايد عزم را در آيه شريعت معنى كرد و اگر تصميم و استقامت معنى كنيم و
بگوئيم آن مخصوص بعضى از پيامبران است اين بر خلاف شئون پيامبران ديگر عليهم
السلام خواهد بود زيرا پيامبر بىثبات، بىارزش است (نعوذ باللّه) خداوند درباره
آنها فرموده: «وَسَلامٌ عَلَى
الْمُرْسَلِينَ»صافات: 181.
اگر بگوئى: خداوند درباره آدم فرموده: «وَلَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ
لَهُعَزْماً»طه: 115؟
گوئيم: درست است ولى پيامبر بودن آدم اول كلام است و شايد گفت كه در
آنحال پيامبر نبوده است اللّه اعلم.
اگر گويند: خداوند فرموده «تِلْكَالرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ»بقره:
253؟
گوئيم: صحيح است كه پيامبران بعضى بر بعضى فضيلت دارند ولى اين بر
خلاف آنست كه بگوئيم غير از پنج نفر همه فاقد تصميم و ثبات بودند!!.
عزين جمع عزة بمعنى گروه است در اقرب الموارد گويد: «الْعِزَةُ:
الْعُصْبَةُ مِنَ النَّاسِ» جمع آن عِزَى و عِزُونَ است از اصمعى نقل
كرده گويند:
«فِىالدَّارِعِزُونَ» اى اصناف من الناس و از طرطوسى نقل
نموده: عزون گروههائى است كه متفرّق بيايند. در مجمع فرموده: «عِزُونَجماعات فى تفرقه واحدهمعِزَةٌ». همچنين است قول راغب.
مهطع كسى است كه بروى انسان خيره شود و آن درباره نگاه خصمانه است.