مراد از عروشها ظاهرا سقفهاست گوئى اول سقفها و داربستها افتاده بعد
ديوارها و تاكها روى آنها افتاده بود يعنى خانهها بر سقفها و تاكها بر داربستها
افتاده بود رجوع شود به «خوى».
[عرش خدا]
با استفاده از قرآن مجيد و روايات اهل بيت عليهم السلام ميتوان گفت:
عرش موجود خارجى است و از عالم غيب است و مركز دستورات عالم است و
رشته تدبير امور جهان بآن منتهى ميشود. و استيلاء بر آن علم بتفصيل جزئيات امور
جهان و تدبير كليّه جهان هستى است. اينك در اثبات اين مدّعى ميگوئيم:
1-
«وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِالْعَرْشِيُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ
رَبِّهِمْ ...»زمر:
75 اين آيه روشن ميكند كه عرش شىء محدودى است، اطراف و جوانب دارد، و ملائكه
تسبيح كنان در اطراف آن هستند. نميشود گفت:
عرش تمام جهان هستى است زيرا كه ملائكه جزء جهان هستىاند و در حول
عرش بودنشان درست نميشود. از طرف ديگر آيه راجع بقيامت و خاتمه