20. يعنى
او را بقيمت ناقصى فروختند ايضاوَ مِنَ النَّاسِ مَنْيَشْرِينَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِبقره: 207. كه بمعنى فروختن است. و
آن در ليلة المبيت درباره على عليه السّلام نازل شده است (تفسير عياشى).
اشتراء در آياتبِئْسَمَااشْتَرَوْابِهِ أَنْفُسَهُمْبقره: 90.وَاشْتَرَوْابِهِ ثَمَناً قَلِيلًاآل عمران: 187. و ساير آيات بمعنى فروختن است.
در جاهائيكه بمعنى فروختن است كلمه مقارن باء مبيع است مثلوَ لاتَشْتَرُوابِآياتِي ثَمَناً
قَلِيلًابقره:
41.
و آنجا كه بمعنى خريدن باشد، مقرون بباء بمعنى قيمت و ثمن است نحواشْتَرَوُاالضَّلالَةَ بِالْهُدىبقره:
16.
شطأ:شاخه كوچك (جوانه)وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَشَطْأَهُفَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ
فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِفتح: 29. شطأ را اهل لغت فراخ النخل و الزرع گفتهاند منظور از آن
شاخههاى كوچك و جوانههاست كه براى اولين بار از زمين يا از شاخه ميرويند يعنى
مثل ياران محمد صلّى اللّه عليه و آله در انجيل مانند زرعى است كه شاخك خود را
رويانيد و نيرومند كرد تا سخت شد و بر ساقههاى خود ايستاد. بعضى از قراء آنرا در
آيه بفتح طاء خواندهاند.
شاطىء: جانب. حاشيهنُودِيَ مِنْشاطِئِالْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ
الشَّجَرَةِ أَنْ يا مُوسىقصص: 30. از حاشيه راست وادى در بقعه مبارك از درخت ندا شد: اى موسى.
اين كلمه تنها يكبار در قرآن يافته است.
شطر:اين كلمه را نصف، وسط، جهت و بعض معنى كردهاند مثلا در قاموس گويد «الشَّطْرُ: نِصْفُ الشَّيْءِ وَ جُزْئُهُ ... وَ الْجَمَّةُ وَ النَّاحِيَةُ».
مجمع آنرا جهت و طرف گفته و دو شعر در اين باره نقل كرده از جمله: