در نهايه آمده: «عدنبالمكان: اذ الزمه و لم يبرح منه» «جَنَّاتُعَدْنٍيَدْخُلُونَها»رعد: 23، اين كلمه يازده بار در قرآن آمده و همه درباره بهشت آخرت
است و مراد از آن خلود و دوام است، يعنى جنّات استقرار و خلود. بعضى آنرا علم
جنّات گفتهاند و از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله منقول است:
عدو:تجاوز. راغب گفته: عدو بمعنى تجاوز و منافات التيام است، آن گاهى با
قلب است كه بآن عدوات و معاداة گويند و گاهى در راه رفتن است كه عدو (دويدن) نام
دارد و گاهى در عدم رعايت عدالت در معامله است كه عدوان و عدو گويند ...
«وَقُلْنا لَهُمْ لاتَعْدُوافِي السَّبْتِ»نساء: 154. بآنها گفتيم در شنبه
تجاوز نكنيد و با صيد در آن روز از دستور خدا سرباز نزنيد.
عدو در دو آيه ذيل بمعنى تجاوز است «فَيَسُبُّوااللَّهَعَدْواًبِغَيْرِ عِلْمٍ»انعام: 108. «فَأَتْبَعَهُمْفِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَعَدْواً»يونس: 90.
ظاهرا «بَغْياً»مطلق طلب
است يعنى: فرعون و لشكريانش در طلب آنان از روى تجاوز بدنبالشان رفتند.
عدوّ: دشمن. كه در قلب بانسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار
ميكند «إِنَّالْكافِرِينَ كانُوا
لَكُمْعَدُوًّامُبِيناً»نساء: 101. «إِنَّالشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِعَدُوٌّمُبِينٌ»يوسف: 5.
بقول راغب دشمن دو جور است يكى آنكه بشخص عداوت دارد و بقصد دشمنى
است مثل: «فَإِنْكانَ مِنْ قَوْمٍعَدُوٍّلَكُمْ»نساء: 92. ديگرى آنكه بقصد عداوت
نيست بلكه وى حالتى دارد كه شخص از آن متأذى