responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 288

در اين امر نظر سوئى نداشته است بلكه نفع دين در نظرش بود ولى آيات متوجّهش كرد كه از طرف خداوند متعال تحت مراقبت شديد است. در «سفر» ذيل سخن درباره آيه‌ «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ» عبس: 15. توضيحى داده شد كه با اين مطلب مناسب است.

عبقرى: «مُتَّكِئِينَ عَلى‌ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍ‌ حِسانٍ» رحمن: 76.

اين كلمه بيشتر از يك مورد در قرآن مجيد نيامده است، ظهور آيه نشان ميدهد كه مراد از آن بساط و بالش بخصوصى است. در مجمع فرموده:

عبقرى بالشهاى نيكوست و آن اسم جنس و مفردش عبقريّه است، ابو عبيده گفته: هر بساط عبقرى است و هر آنچه در وصفش مبالغه شود به عبقر نسبت داده شود و آن شهرى است كه در آن بساطهاى نيكو درست ميشد. در اقرب از جمله معناى آن گفته: نوعى از بساط فاخر است كه در آن رنگها و نقشها باشد.

در نهايه، مفردات، صحاح، اقرب و غيره آمده: بزعم عرب عبقر موضعى است براى جنّ هر چيز نادر و كمياب را بدان نسبت ميدهند لبيد گفته:

و من قاد من اخوانهم و بنيهم‌

 

كهول و شبّان كجنّة عبقر

 

«جنّة» در شعر جمع جنّ است ولى بعيد است كه نظر قرآن روى زعم عرب باشد. معنى آيه چنين ميشود: تكيه ميكنند بفرشهاى سبز و بالشهاى مخصوص و نيكو رجوع شود به «رفرف».

عتبى: بضم (ع) رضايت. در مجمع ذيل آيه 24 فصّلت فرموده:

عتبى بمعنى رضا و استعتاب بمعنى استرضا و اعتاب بمعنى راضى كردن است. اصل اعتاب در نزد عرب اصلاح كردن پوست است و بطور استعاره در طلب عاطفه و اعاده الفت بكار رفته است. در قاموس و اقرب عتبى را رضايت گفته و كلام جوهرى نيز چنين است.

«وَ إِنْ‌ يَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ‌ الْمُعْتَبِينَ‌» فصلت: 24. يعنى اگر رضايت جويند

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 288
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست