يعنى: چون بوسيله غسل و يا بوسيله شستن فرج. پاك شدند از محليكه خدا
دستور داده (فرج) آميزش كنيد. در آيه دوم يعنى: اگر جنب شديد پاك شويد و تحصيل
طهارت كنيد البته با غسل.
تطهير: پاك كردن «إِنَّمايُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ
وَيُطَهِّرَكُمْتَطْهِيراً»احزاب:
33. معنى آيه در «اهل» گذشت. يعنى اى اهل بيت، خدا اراده
فرموده كه شما را از هر آلودگى پاك گرداند (و اراده خدا از مراد جدا نميشود) اين
كلام توأم با پاك گرداندن اهل بيت عليهم السلام است [در اينجا لازم است چند آيه را
بررسى كنيم:] «فَاعْتَزِلُواالنِّساءَ فِي الْمَحِيضِ
وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىيَطْهُرْنَفَإِذاتَطَهَّرْنَفَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ»بقره:
222. بنا
بر آنكه «يَطْهُرْنَ»بى تشديد
و بمعنى انقطاع خون باشد آيا ميشود از آيه جواز مقاربت بعد از انقطاع و قبل از
اغتسال را استفاده كرد؟ اگر «فَإِذاتَطَهَّرْنَ ...»در ذيل آيه نبود جواز آن بى شك بود ولى ملاحظه دو جمله مىفهماند كه
جواز در صورت انقطاع خون و اغتسال زن است حتى اگر اغتسال بدون انقطاع باشد مقاربت
جايز نيست. ولى اين در صورتى است كه مراد از «تَطَهَّرْنَ»غسل باشد نه شستن محل خون. و گرنهيَطْهُرْنَوتَطَهَّرْنَهر دو بيك معنى است.
ناگفته نماند: «حَتَّىيَطْهُرْنَ»نشان ميدهد كه نهى با انقطاع خون از بين رفته است و ديگر در جواز آن
احتياج بغسل نيست ولى پس از غسل ديگر كراهتى هم در بين نيست. فقهاء بكراهت مقاربت
بعد از انقطاع و قبل از غسل فتوى دادهاند و چنانكه گفته شد ميشود آنرا از آيه
استفاده كرد ولى استناد عمده فقهاء بروايات است مثل روايت محمد بن مسلم از امام
باقر عليه السّلام: